تورج رهنما مترجم و شاعر درگذشت
تورج رهنما، مترجم، شاعر و پژوهشگر پیشکسوت در ۸۷ سالگی درگذشت. الفبای زبان؛ اردشیر بهجت، مدیر انتشارات بهجت با اعلام این خبر به ایسنا، گفت: «با اندوه فراوان، درگذشت دکتر تورج رهنما، ادیب، نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه تهران را به اطلاع میرسانیم. ایشان از چهرههای برجسته فرهنگ و ادب ایران بودند که سالها در […]
صفت های متضاد در انگلیسی
صفت های متضاد در انگلیسی Same = همانند Different = متفاوت Clean = تمیز Dirty = کثیف Dry =خشک Wet = خیس Far = دور Near = نزدیک Alive = زنده Dead = مرده Best = بهترین Worst = بدترین Bitter = تلخ Sweet = شیرین Calm = آرام Nervous = عصبی
افعال عبارتی پرکاربرد (۱۳)/ nose around
nose around فضولی کردن iron out اتو کردن bank on روی کسی حساب کردن cut out متوقف کردن break off قطع ارتباط put off پشت گوش انداختن dig into تحقیق کردن
افعال عبارتی پرکاربرد(۱۲)
point out اشاره کردن take off بلند شدن هواپیما write down نوشتن eat out بیرون غذا خوردن put out غذا خوردن break up جدایی، جدا شدن fill in پر کردن
چند عبارت کوتاه کاربردی (۱۱۱)
apart from جدای از as well as همچنین inside of توی in spite of علیرغم because of بخاطر due to بنا بر، طبق
فعل عبارتی «Rack up»
Rack up جمع کردن یا دستیابی به چیزی، معمولاً یک امتیاز یا مقدار/ ( در مسابقه – امتیاز) کسب کردن، نایل شدن، دست یافتن He’s RACKED UP a number of convictions for speeding او به دلیل سرعت غیرمجاز محکوم شده است rack up massive expenses هزینه های انبوه روی دست کسی یا جایی […]
افعال عبارتی پرکاربرد (۱۱)
Stand up ایستادن Stand out متمایز بودن Stand back عقب ایستادن Stand down کناره گیری کردن Stand by کنار کسی ماندن Stand in جایگزین کسی شدن
چند فعل عبارتی پر کاربرد (۱۰)
chill out استراحت کردن kick off شروع کردن back out کنار کشیدن Look for جستجو کردن Give up رها کردن، تسلیم شدن Gone up افزایش یافتن Put off به تعویق انداختن Saddle up زین را انداختن به حیوانی و آماده سوارکاری شدن
برنده بزرگترین جایزه ادبی روسیه معرفی شد
سرانجام جایزه نخست این رویداد ادبی به رمان «چاگین» نوشته «یوگنی وادالازکین» اعطا شد و رمانهای «هدیه گفتار» نوشته «یوری بویدا» و «ترایگر مخفی» نوشته «الکسی سالنیکوف» به ترتیب رتبههای دوم و سوم را به خود اختصاص دادند.
چند عبارت و اصطلاح مهم (۱۱۰)
I am worried دلم شور میزنه Good old days یاد اون روزها بخیر Stick to your job بچسب به کارت God willing انشاالله Back to work به کارت برس It’s all your fault همش تقصیر تو است Hold your words حرف دهنتو بفهم As you wish هر جور راحتی
فعل عبارتی Account for
Account for=to give a reason or explanation for something توضیح دادن/ جواب پس دادن/توجیه کردن They had to ACCOUNT FOR all the money that had gone missing آنها باید برای تمام پولی که گم شده بود می باستی پاسخ می دادند ?How do you account for your success موفقیت خود را چگونه توجیه/ارزیابی […]
Friday, 14 March , 2025