فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Clear off به معنای “جایی را به سرعت ترک کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave somewhere quickly مثال: As soon as the trouble started, we cleared off همون موقع که دردسر شروع شد ما به سرعت آنجا را ترک کردیم.
I’m on to you + دو اصطلاح دیگر
I’m done talking دیگه حرفی ندارم As far as it goes تا حدودی I’m on to you آمار تو دارم
اصطلاح گذشته درگذشته!
Let bygones be bygones=forget past offences گذشته ها گذشته/ گذشته درگذشته! letting bygones be bygones, leaving our past in our past, is a helluva way of owning every bit of happiness available to us by throwing away any scrap of unnecessary stress in our life گذشته ها گذشته، رها کردن گذشتهمان در گذشتهمان، راهی بینظیر […]
I’m speechless + دو اصطلاح دیگر
I’m speechless زبانم بند آمده The choice is yours انتخاب با توئه I’m not convinced متقاعد نشدم
اصطلاح Take a sip
Get well soon زودتر خوب شو I kid you not شوخی نمی کنم Take a sip یه قُلپ بخور
تفاوت کلمات annoyed و disturbed
برای بیان حالت احساسی شخصی که از مسئله ای شوکه شده است؛ از صفت های disturbed, upset, distressed, offended استفاده می کنیم. He was disturbed to see the harsh behavior of the parents toward those children چنانچه هدف بیان کیفیت شوکه کننده در مورد چیزی باشد؛ از صفت های disturbing, upsetting, distressing و offensive استفاده […]
تفاوت add in و add on
هر دو این دو فعل به معنی اضافه کردن نکته یا مقادیری به محاسبات اولیه هستند. از add in زمانی استفاده می کنیم که مقدار یا چیزی را در میانه کار به محاسبات اضافه کنیم. Before you finish the totals, please add in those new figures زمانی که بخواهیم مقادیری را در انتهای محاسبات به […]
Fall behind
Fall behind = Get behind=To lag, to fail to keep up عقب افتادن، عقب ماندن Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school ایو در درسهایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند If you get behind in your car payments, the finance company may repossess it […]
همایندهای کلمه “Pay”
همایندهای کلمه “Pay” Pay attentionتوجه کردن Pay a complimentتعریف و تمجید از کسی Pay your respectادای احترام کردن Pay a fineپرداخت جریمه Pay a billپرداخت قبض یا صورت حساب Pay in cashپرداخت نقدی Pay by credit cardپرداخت با کارت اعتباری
اشتباه رایج Capable vs Able
کلمهی capable با ساختار زیر بکار میرود: capable of (doing) sth She is quite capable of passing the exam, provided that she does some workاو بشرط اینکه کمی کار کند، قادر به پاس کردن امتحان است. The poison was capable of killing an elephant in five minutesزهر مىتوانست در پنج دقيقه یک فيل را بكشد. […]
اصطلاح Tea time
اصطلاح اسلنگ tea time به معنی وقت غیبت یا وقت گپ و گفت خودمانی هم استفاده می شود. It’s tea time=slip the tea=gossip وقت غیبته/ صحبت ها(غیبت ها) رو بریز وسط
Sunday, 17 November , 2024