فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟ 26 آبان 1403

فعل عبارتی «Clear off» به چه معناست؟

فعل عبارتی (phrasal verb) Clear off به معنای “جایی را به سرعت ترک کردن” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: Leave somewhere quickly     مثال: As soon as the trouble started, we cleared off همون موقع که دردسر شروع شد ما به سرعت آنجا را ترک کردیم.

بایگانی‌های آخرین اخبار - صفحه 140 از 323 - الفبای زبان
I’m on to you + دو اصطلاح دیگر 07 آبان 1402

I’m on to you + دو اصطلاح دیگر

I’m done talking دیگه حرفی ندارم As far as it goes تا حدودی I’m on to you آمار تو دارم

اصطلاح گذشته درگذشته! 07 آبان 1402

اصطلاح گذشته درگذشته!

Let bygones be bygones=forget past offences گذشته ها گذشته/ گذشته درگذشته! letting bygones be bygones, leaving our past in our past, is a helluva way of owning every bit of happiness available to us by throwing away any scrap of unnecessary stress in our life گذشته ها گذشته، رها کردن گذشته‌مان در گذشته‌مان، راهی بی‌نظیر […]

I’m speechless  + دو اصطلاح دیگر 07 آبان 1402

I’m speechless + دو اصطلاح دیگر

I’m speechless زبانم بند آمده The choice is yours انتخاب با توئه I’m not convinced متقاعد نشدم

اصطلاح Take a sip 07 آبان 1402

اصطلاح Take a sip

Get well soon زودتر خوب شو I kid you not شوخی نمی کنم Take a sip یه قُلپ بخور

تفاوت کلمات annoyed و disturbed 07 آبان 1402

تفاوت کلمات annoyed و disturbed

برای بیان حالت احساسی شخصی که از مسئله ای شوکه شده است؛ از صفت های disturbed, upset, distressed, offended استفاده می کنیم. He was disturbed to see the harsh behavior of the parents toward those children چنانچه هدف بیان کیفیت شوکه کننده در مورد چیزی باشد؛ از صفت های disturbing, upsetting, distressing و offensive استفاده […]

تفاوت add in و add on 07 آبان 1402

تفاوت add in و add on

هر دو این دو فعل به معنی اضافه کردن نکته یا مقادیری به محاسبات اولیه هستند. از add in زمانی استفاده می کنیم که مقدار یا چیزی را در میانه کار به محاسبات اضافه کنیم. Before you finish the totals, please add in those new figures زمانی که بخواهیم مقادیری را در انتهای محاسبات به […]

Fall behind 06 آبان 1402

Fall behind

Fall behind = Get behind=To lag, to fail to keep up عقب افتادن، عقب ماندن Eve fell behind in her studies and finally had to drop out of school ایو در درس‌هایش عقب افتاد و سرانجام مجبور شد ترک تحصیل کند If you get behind in your car payments, the finance company may repossess it […]

همایند‌های کلمه “Pay” 06 آبان 1402

همایند‌های کلمه “Pay”

همایند‌های کلمه “Pay” Pay attentionتوجه کردن Pay a complimentتعریف و تمجید از کسی Pay your respectادای احترام کردن Pay a fineپرداخت جریمه Pay a billپرداخت قبض یا صورت حساب Pay in cashپرداخت نقدی Pay by credit cardپرداخت با کارت اعتباری

اشتباه رایج Capable vs Able 06 آبان 1402

اشتباه رایج Capable vs Able

کلمه‌ی capable با ساختار زیر بکار می‌رود: capable of (doing) sth She is quite capable of passing the exam, provided that she does some workاو بشرط اینکه کمی کار کند، قادر به پاس کردن امتحان است. The poison was capable of killing an elephant in five minutesزهر مى‌توانست‌ در پنج‌ دقيقه‌ یک فيل را بكشد. […]

اصطلاح Tea time 06 آبان 1402

اصطلاح Tea time

اصطلاح اسلنگ tea time به معنی وقت غیبت یا وقت گپ و گفت خودمانی هم استفاده می شود. It’s tea time=slip the tea=gossip وقت غیبته/ صحبت ها(غیبت ها) رو بریز وسط