اصطلاح No biggie به چه معناست؟
No biggie چیز مهمی نیست این عبارت در واقع مخفف “it’s no big deal” میباشد که گاهی در محاوره به صورت خلاصه به کار میرود. این عبارت عامیانه و محاورهای است.
پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند
Number Prefixes: پیشوند هایی که تعداد و شمارش را نشان میدهند. پیشوند bi , di : به معنای دو میباشد. مانند: Biplane, bicycle, biped, bilateral, bifocal, bilingual, dichotomy, diode, dioxide, digraph, divalent پیشوند poly, multi : به معنای چندین؛ بسیار میباشد. مانند: Polyglot, polygon, polygamy, polyandry, polysemy, polytechnic, multiform, multi-lateral, multiracial,multi-purpose پیشوند -hemi, semi, demi […]
۱۰ روش بیان سلام و خداحافظی!
Helloسلام Hiسلام Hey(غیررسمی) سلام Hi thereسلام Howdy(غیررسمی) سلام Byeخداحافظ Bye-byeخداحافظ See you later(غیررسمی) میبینمت Take careمراقب خودت باش. Have a good time.اوقات خوشی داشته باشی.
عبارات مورد استفاده برای بیان تکرار
Frequentlyاغلب Generallyعموما Hardly everخیلی بندرت Hourlyساعتی Many timesبدفعات Monthlyماهیانه Most timesاکثر اوقات Nearly alwaysتقریبا همیشه Neverهرگز Normallyبطور طبیعی Not oftenنه زیاد Occasionallyبندرت
عباراتی که با فعل “Make” میآیند
Make a decisionتصمیم گرفتن Make a predictionپیش بینی کردن Make an excuseعذر خواستن Make a warجنگ کردن Make a peaceصلح کردن Make a speechسخنرانی کردن Make fun ofتمسخر کردن Make progressپیشرفت کردن Make friendsدوست شدن Make a noiseسر و صدا کردن Make troubleمشکل درست کردن
he is so trust worthy
he is so trust worthy او خیلی قابل اعتماد است you can count on him می تونی روی او حساب کنی
اصطلاح دل به دریا زدن+۲ اصطلاح دیگر
Take the plunge دل به دریا زدن this food tastes awful این غذا بد مزه است this shirt is too loose for me این لباس برای من گشاده
میشه باهات رک باشم؟
?may I be candid with you میشه باهات رک باشم
از طرف من صحبت نکن!
never speak on my behalf هیچ وقت از طرف من صحبت نکن
قیافت آشناست!
!my mind went blank قیافت آشناست! your name is on the tip of my tounge اسمت نوک زبونمه I can’t quite place you به جا نمیارم شمارو my mind went blank همه چی از یادم رفت
!I had a hunch
“I had a hunch” حسم میگه / یه حسی دارم که/ به دلم افتاده به معنای “من احساسی داشتم” است، این اصطلاح به معنای این است که شما بهطور ناخودآگاه یا بدون دلیل قابل توضیحی احساسی یا باوری دارید. have a hunch I can’t explain it, I just have a hunch that Maggie’s pregnant نمیتونم […]
Monday, 23 September , 2024