واژگانی که به معنی ” غنی و ثروتمند ” هستند  02 مهر 1403

 واژگانی که به معنی ” غنی و ثروتمند ” هستند 

 لغت هایی که به معنی ” غنی و ثروتمند ” هستند  Affluent Wealthy Prosperous Rich Well- off  

بایگانی‌های آخرین اخبار - صفحه 127 از 311 - الفبای زبان
!You are so petty 06 آبان 1402

!You are so petty

!You are so petty خیلی عقده ای هستی! ?Where ‘s your head حواست کجاست؟

چهار دیواری اختیاری! 06 آبان 1402

چهار دیواری اختیاری!

!My house my rules چهار دیواری اختیاری!

?Why the long face 06 آبان 1402

?Why the long face

?Why the long face چرا پکری؟ ?What’s with you مشکلت چیه؟ I’m out of sorts روبه راه نیستم

معانی مختلف Look up 03 آبان 1402

معانی مختلف Look up

Look up این فعل عبارتی علاوه بر اینکه به معنی جستجو کردن چیزی در کتاب و یا جایی هست به معنای بهتر شدن و ارتقا دادن اوضاع / در گفتمان و محاوره به معنی سر زدن به کسی به کار می رود. به مثالهای زیر دقت کنید: به معنای جستجو کردن و به دنبال چیزی […]

جلو و عقب کشیدن ساعت 03 آبان 1402

جلو و عقب کشیدن ساعت

spring forward جلو کشیدن ساعت Fall back عقب کشیدن ساعت In Iran we’ll spring forward 1 hour tonight در ایران ما امشب ساعت را یک ساعت جلو می کشیم

pass me the phone 03 آبان 1402

pass me the phone

از ترکیب pass me برای اینکه چیزی را کسی به ما بدهد استفاده میکنیم pass me the salt please نمکو بهم بده لطفا pass me the cheese please پنیر و بهم بده لطفا pass me the phone تلفن و بهم بده pass me the keys کلیدها رو بهم بده

عباراتی برای شروع صبحت در زبان انگلیسی 03 آبان 1402

عباراتی برای شروع صبحت در زبان انگلیسی

As a matter of fact / in factدر حقیقت ، راستش رو بخواید As is known / as it is knownهمونطور که میدونید As was pointed out/ as noted earlierهمونطور که اشاره کردم As you knowهمونطور که میدونید Besidesگذشته از این ، علاوه بر این

add color to و give color to 03 آبان 1402

add color to و give color to

add color to و give color to زمانی از عبارت add color to something استفاده می کنیم که بخواهیم با اضافه کردن جزئیات مطلبی را برای مخاطب جالب تر و هیجان انگیزتر کنیم. The lecturer told a few jokes to add color to his talks این اصطلاح بیشتر کاربرد حقوقی دارد-زمانی give color to something […]

اصطلاح «A bad apple» 03 آبان 1402

اصطلاح «A bad apple»

A bad apple اصطلاح سیب فاسد / یک فرد فاسد در یک گروه/ فرد Instead of focusing on college, he spends his time hanging out with bad apples او به جای تمرکز بر دانشگاه، وقت خود را با آدم های فاسد می گذراند

اصطلاح Bolt from the blue 03 آبان 1402

اصطلاح Bolt from the blue

Bolt from the blue=a complete surprise معنای تحت الفظی این اصطلاح به معنی درآمدن یک پیچ از آب است. یک رخداد غیرمنتظره/ اجل معلق The resignation of the chairman came like a bolt from the blue استعفای رئیس هیئت مدیره مانند یک اتفاق غیرمنتظره بود