۳اصطلاح جذاب!/ Learn the ropes به چه معناست؟ 04 مهر 1403

۳اصطلاح جذاب!/ Learn the ropes به چه معناست؟

Learn the ropes چم و خم کار را به دست گرفتن To Dish out سرو کردن غذا Ants in your pants نگران و دلواپس داستانی بودن

بایگانی‌های آخرین اخبار - صفحه 12 از 311 - الفبای زبان
اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی 20 مرداد 1403

اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی

Shop around فعل عبارتی (phrasal verb) Shop around به معنای “مقایسه قیمت ها” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: compare prices   مثال: I want to shop around a little before I decide on these boots می‌خواهم قبل از تصمیم‌گیری درباره خرید این چکمه‌ها، کمی قیمت ها را مقایسه کنم.

اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی 20 مرداد 1403

اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی

Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است.   مترادف یا توصیف این فعل عبارتی:   end a phone call   مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.

۳ اصطلاح پرکاربرد / «فقط لب تر کن» به انگلیسی چی می شه؟ 16 مرداد 1403
It comes in handy به چه معناست؟

۳ اصطلاح پرکاربرد / «فقط لب تر کن» به انگلیسی چی می شه؟

I’m swamped بدجور سرم شلوغه!   Just name it فقط لب تر کن!   It comes in handy به درد میخوره!

اصطلاح !Castle in the sky 16 مرداد 1403

اصطلاح !Castle in the sky

Castle in the sky=the unlikelihood that something will happen=an expression of unrealistic or impossible expectations چیزی که بعید است اتفاق بیفتد/ اتفاق غیرواقعی و غیر ممکن/ رویا پردازی He keeps talking about how he’ll move to Los Angeles to be a famous actor, but it’s just castles in the sky if you ask me او […]

اصطلاح !Hats off to you 16 مرداد 1403

اصطلاح !Hats off to you

اصطلاح Abuse of power 16 مرداد 1403

اصطلاح Abuse of power

abuse of power=misconduct= mismanagement= power harassment= corruption سو استفاده از قدرت/ اعمال قدرت نابه جا/ Some examples of abuse of power include causing emotional stress to other individuals برخی از مصادیق سوء استفاده از قدرت شامل ایجاد استرس عاطفی به افراد دیگر است

مترادفی برای فعل «Tear up» 16 مرداد 1403

مترادفی برای فعل «Tear up»

فعل عبارتی (phrasal verb) Tear up به معنای “پاره کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: rip into pieces مثال: I tore up my ex-wife’s letters and gave them back to him همه نامه های همسر سابقم را پاره کردم و به او برگرداندم.   The old photo album had been torn into pieces, […]

اصطلاح «concern is misplaced» به چه معناست؟ 15 مرداد 1403

اصطلاح «concern is misplaced» به چه معناست؟

Your concern is misplaced  نگرانیت بی مورده!   خودِ واژه misplaced به معنای «گم کردن در جای اشتباه قرار دادن» است.   I think your concern is misplaced. he is no threat to anyone فکر می کنم نگرانی شما نابجاست. او هیچ تهدیدی برای کسی نیست.  

اصطلاحی برای «به فُلانی رفتم/شبیه فُلانی هستم» در زبان انگلیسی 15 مرداد 1403

اصطلاحی برای «به فُلانی رفتم/شبیه فُلانی هستم» در زبان انگلیسی

take after   به کسی رفتن/ شبیه کسی بودن I take after my mother. We are both impatient من شبیه مادرم هست/ به مادرم رفتم. هر دو عجولیم. My son takes after his grandfather with his musical talent   پسرم  استعداد موسیقی اش به پدربزرگش رفته    It’s strange but I don’t really take after […]

جملات آموزنده انگلیسی همراه ترجمه (۵۹) 15 مرداد 1403

جملات آموزنده انگلیسی همراه ترجمه (۵۹)

It’s never too late to start over. If you weren’t happy yesterday, try something different today. Don’t stay stuck. Do better برای از اول شروع کردن هیچ وقت دیر نیست. اگه دیروز خوشحال نبودی، امروز یه چیز متفاوت رو‌ امتحان کن. دست از تلاش نکش. یه کار بهتری بکن I chose you and I will […]