بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 74 از 74 - الفبای زبان
ضمایر نسبی/Relative Pronouns 08 بهمن 139

ضمایر نسبی/Relative Pronouns

تهیه وتنظیم: زهرا کلاته عربی/ ضمایر نسبی (موصولی) یا Relative Pronouns ضمایری هستند که از آنها برای نشان دادن رابطه یک اسم با موضوعی خاص استفاده می شود. کاربرد عمومی ضمایر نسبی دادن اطلاعات بیشتر یا نشان دادن رابطه یک اسم با موضوع جمله است. به مثال زیر توجه کنید: در جمله بالا whose یا […]

لغات و عبارتهاي انگلیسی مربوط به پول و خرد كردن پول 30 دی 139

لغات و عبارتهاي انگلیسی مربوط به پول و خرد كردن پول

تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ dollarbillاسکناسA bill is paper money. pennycent سنت (یک صدم دلار و برخی پول های رایج دیگر)Cent is another word for penny. moneychangeبقیه پولYour change is the money you get back after paying for something. changepursechange purseکیف دستی زنانه (کیف پول خرد)Coins are carried in a change purse. checkcheckچکA check is a piece of paper that is […]

گرامر used to 30 دی 139

گرامر used to

نویسنده : ستاره کوشا/ همان طور که پیش تر گفتم برای اینکه عادت داشتن را در زبان انگلیسی بگوییم از used to استفاده می کنیم. اگر used to را به طور خالص استفاده کنیم به معنای ان است که در گذشته به کاری عادت داشته ایم و در گذشته مدتی آن را انجام می دادیم […]

اصطلاح canary in the coal mine به چه معناست؟ 25 دی 139

اصطلاح canary in the coal mine به چه معناست؟

canary in the coal mine این اصطلاح در واقع برای هشدار استفاده می شود، کارگران معدن با خودشان قناری به معدن ذغال سنگ می برندو اگر پرنده گاز سمی (معدن ذغال) استشمام کند زودتر از انسان می میرد و این اصطلاح اشاره به هشدار برای کارگران معدن است که هوا ناسالم است. مثال: Wildlife in […]

اصطلاح «offer condolences» به چه معناست؟ 25 دی 139

اصطلاح «offer condolences» به چه معناست؟

offer condolences ابراز همدردی و تسلیت to convey sympathy to the family or friends of someone who’s died We offer our condolences to you and your family on your tragic loss ضایعه غم انگیز شما را به شما و خانواده محترم تسلیت عرض می نماییم ?How do you say offer condolences Example condolence messages …I’m […]

wacky-whacky به چه معناست؟ 20 دی 139

wacky-whacky به چه معناست؟

wacky whacky=odd or irrational; crazy عجیب یا غیر منطقی؛، حواس پرت، دیوانه They had some wacky plan for selling more books آنها برای فروش کتاب های بیشتر نقشه های عجیبی داشتند she kept telling herself she’d wake up from this wacky dream soon او به خودش می گفت که به زودی از این رویای عجیب […]

اصطلاح «به رخ کشیدن» 20 دی 139

اصطلاح «به رخ کشیدن»

brag= boast, crow, and vaunt به رخ کشیدن/پز دادن/لاف زدن She’s always bragging about how much money she earns او همیشه در مورد اینکه چقدر پول به دست می آورد پز می دهد He’s always bragging about his prowess as a cricketer او همیشه در مورد مهارت خود به عنوان یک کریکت باز می بالد […]

اصطلاحات درباره پول (۱) 18 دی 0

اصطلاحات درباره پول (۱)

A day late and a dollar short این روش دیگری برای گفتن “خیلی کم، خیلی دیر” است. وقتی کسی از این عبارت استفاده می کند، فرصتی را به دلیل تاخیر و تلاش نکردن خود از دست داده است. A fool and his money are soon parted اگر کسی احمقانه یا بی فکر در امور مالی […]