اصطلاح «Tough nut to crack»
Tough nut to crack مساله سخت. معضل بزرگ. بیشتر در محاوره به کار میرود. Nut به معنی آجیلهای با پوست سخت مثل گردو و پسته فندق و اینها.crack هم که یعنی شکافتن، ترک برداشتن، در اینجا یعنی باز کردن پوسته سخت. Ooh! That’s a tough nut to crack I thought I would solve this problem […]
How convenient به چه معناست؟
How convenient واژه convenient به معنای راحت/بی دردسر است. این عبارت زمانی استقاده می شود که فرد مقابل اغلب در مورد زمان یا شرایط یک موقعیت، طعنه یا تردید دارد که شما رو راست باشید و در ذهم خودشان فکر می کنند که دارید توجیه می کنید .این عبارت اغلب برای بیان ناامیدی یا ناباوری […]
۲ اصطلاح کاربردی
You are so mean= someone who’s stingy or ungenerous=unkind or unfair خیلی بدجنسی/گستاخ The middle of nowhere یک جای پرت، نا کجا آباد. He lives in a tiny house in the middle of nowhere اون تو یک خونه فسقلی تو یک جای دور افتاده و پرت زندگی میکنه
Bread line به چه معناست؟
Bread line= to be extremely poor خط فقر/بدترین شرایط زندگی Most students are on the breadline اکثر دانش آموزان در خط فقر هستند
اصطلاح «Off the chain»
off the chain=amazing= out of the ordinary=a great deal of fun لذت بخش و مهیج – این عبارت می تواند به معنای “خارج از کنترل” باشد این عبارت در اصل برگرفته از سگی است که افسار یا زنجیر خود را پاره می کند I made it with extra cheese and it was off the chain […]
اصطلاح «neck and neck»
neck and neck با کسی در مسابقه، مساوی بودن است. در فارسی برای بیان این مفهوم از عبارت «پا به پا» یا «شانه به شانه» استفاده میکنیم. Nearly all the votes have been counted and the two candidates are still neck and neck, so we don’t know who’s won the election yet The horses were […]
اصطلاح «به جمع ما خوش آمدی»
Welcome aboard=Welcome to the team=I’m glad you’re joining the team به جمع ما خوش اومدی/ به تیم ما خوش آمدی/ معمولا در تیم های مالی و تجاری مورد استفاده قرار می گیرد. شکل رسمی تر این اصلاح اینگونه است welcome on board Usually, the air hostess, stewards, cabin crew, pilot or conductor will welcome passengers […]
اصطلاح «IN A RUSH» به چه معناست؟
In a rush= having very little time = very busy or rushed داشتن زمان بسیار کم (برای انجام کاری یا بودن در جایی). خیلی شلوغ یا عجله ای ?Sorry, I’m in a rush. Could we do this interview tomorrow ببخشید من عجله دارم میشه فردا این مصاحبه رو انجام بدیم He was […]
اصطلاح عبارتی «Water down» به چه معناست؟
water down=to dilute or weaken with water رقیق کردن با آب یا هر چیز دیگری/ تغییر با تحریف چیزی They have returned with a watered-down version of the proposal آنها با یک نسخه تحریف شده از این پیشنهاد بازگشته اند He was careful to check that his suppliers were not watering down the […]
چند عبارت کوتاه کاربردی (۱۱۱)
apart from جدای از as well as همچنین inside of توی in spite of علیرغم because of بخاطر due to بنا بر، طبق
Saturday, 23 November , 2024