بایگانی‌های alefbayezaban.ir - صفحه 9 از 82 - الفبای زبان
 ۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی 31 تیر 1403

 ۲۶ صفت برای تمجید کردن و تعریف کردن از چیزی

Great عالی/ خیلی خوب Eye-opening حیرت انگیز Magnificentبا شکوه و مجلل Superb عالی Gorgeous زیبا و مجلل Exquisite نفیس Elegant زیبا و برازنده Stunning زیبا و شگفت آور Fantastic خارق العاده Wonderful شگفت اور Splendid باشکوه ،باجلال ،عالى Excellent عالی Amazing متحير کننده ،شگفت انگيز Incredible باور نکردن Awesome خیلی پر ابهت Fabulous شگفت آور […]

واژه «زورگیر» در انگلیسی چه می شود؟ 31 تیر 1403
Don't pick your nose به چه معنیست؟

واژه «زورگیر» در انگلیسی چه می شود؟

Mugger زورگیر / این واژه اسلنگ است. Watch out for muggers,especially at night مراقب زورگیر ها باشید بخصوص در شب. the mugger snatched my purse and ran away زورگیر کیفم را ربود و فرار کرد Don’t pick your nose   دست تو دماغت نکن

30 تیر 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۵۴)

The ones who say you can’t and you won’t are probably the ones that are scared that you will اونهايى كه بهت ميگن “نميتونى” و انجامش نخواهى داد، احتمالا همون هايى هستن كه ميترسن انجامش بدى They told me i couldn’t. That’s why i did بهم گفتن از پسش بر نمياى. براى همين انجامش دادم […]

فعل عبارتی «Think over» 30 تیر 1403

فعل عبارتی «Think over»

Think over=consider something carefully=contemplate=meditate=mull= mull over فعل عبارتی (phrasal verb) Think over به معنای « به طور جدی به چیزی فکر کردن/جوانب چیزی را سنجیدن» است.تفاوت آن با  think شاید دراین باشد که موضوع جدی تری برای فکر کردن و تصمیم گیری وجود دارد.  مثال: he told the player to go home and think over […]

30 تیر 1403

فعل عبارتی «Wear off»

Wear off= fade away فعل عبارتی (phrasal verb) Wear off به معنای “محو شدن، پاک شدن” هستش. مثال: Most of my make-up wore off before I got to the party بیشتر آرایش من قبل از رسیدن به مهمانی پاک شد.

فعل عبارتی «work out» 30 تیر 1403

فعل عبارتی «work out»

work out  فعل عبارتی (phrasal verb) Work out دو معنی دارد. یکی به معنای «حل کردن، بررسی کردن، تدبیر کردن، تعبیه کردن» است . و معنای دیگر به معنای «ورزش و تمرین کردن» است. مثال: I work out at the gym three times a week من سه بار در هفته در باشگاه ورزش می‌کنم. We […]

۴ اصطلاح کاربردی / مفید و مختصر / باحال بود! 30 تیر 1403

۴ اصطلاح کاربردی / مفید و مختصر / باحال بود!

 Short and sweet مفید و مختصر   Can’t complain    شکر، میگذرونم!   That’s a good one    باحال بود!   Thank you in advance   پیشاپیش ازت ممنونم!

فعل عبارتی Turn down 30 تیر 1403

فعل عبارتی Turn down

Turn down=decrease the volume or strength (heat, light etc)    فعل عبارتی (phrasal verb) Turn down به معنای “کم کردن صدا یا قدرت” هستش. مثال: Please turn the TV down while the guests are here لطفا وقتی مهمان‌ها اینا هستند صدای تلویزیون را کم کن.

اصطلاح «راستشو بگو» در انگلیسی 24 تیر 1403

اصطلاح «راستشو بگو» در انگلیسی

 Come clean  راستش رو بگو!/ رو راست باش    I thought it was time to come clean with everybody من فکر کردم وقت آن رسیده که با همه رو راست باشیم  I thought it was time to come clean about what I’d been doing من فکر کردم وقت آن است راستشو بگم در مورد کاری […]

24 تیر 1403

اصطلاح «Hang up» به چه معناست؟

Hang up  فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.