واژگان کاربردی (۱۰۵)
Economy اقتصاد Inflation تورم Investment سرمایه گذاری Trade تجارت Tax مالیات Supply عرضه Demand تقاضا Unemployment بیکاری
واژگان کاربردی (۱۰۱)
violation: خطا ،تجاوز، عهد varieties: متنوع، گوناگون repression: سرکوبی admission: قبول ، پذیرش symmetric: متقارن، منظم ، برابر synergistic: همکاری کننده synchronic: همزمان، هموقت synthetic: ترکیبی، ساختگی scope: آزادی عمل، وسعت، قلمرو، حوزه sketch: طراحی کلیات، نقشه ساده، انگاره scratch: تراش، خاراندن، حذف کردن، پاک کردن spike: میخ دار کردن، میله، میخ بزرگ disturb: برهم […]
معانی مختلف Look up
Look up این فعل عبارتی علاوه بر اینکه به معنی جستجو کردن چیزی در کتاب و یا جایی هست به معنای بهتر شدن و ارتقا دادن اوضاع / در گفتمان و محاوره به معنی سر زدن به کسی به کار می رود. به مثالهای زیر دقت کنید: به معنای جستجو کردن و به دنبال چیزی […]
واژگان مشابه اما متفاوت (۳)
این کلمات دیکته ی نزدیک به هم دارند اما متفاوتند:Follow- دنبال کردن و پیگیری کردنFellow – مردک ، یارو Middle میانی ، وسط Meddle فضولی کردن Even عدد زوج/ حتیEvent رویداد Envelop دور چیزی را گرفتن، احاطه کردن Envelope پاکت نامه Sew دوختن، خیاطی کردنSow بذر پاشیدنSaw اره کردن ، اره Quality کیفیت Qualify واجد شرایط شدن ، […]
چند واژه زیبای انگلیسی
Petrichor بوی دلپذیر خاک بعد بارون Pluviophile کسی که عاشق بارونه و وقتی بارون میاد احساس آرامش و لذت میکنه Euphoria احساس هیجان شدید و خوشحالی Solitude تنهایی و خلوت Aurora شفق قطبی
۲ واژه مرتبط
fluctuate نا منظم / به طور بی نظم fleeting ناپایا
چند واژه کاربردی (۸۹)
actionکنش، کردار، کار، عمل، فعل، اقدام، رفتار، جدیت، جنبش، حرکت، جریان، اشاره، تاثیر، اثر جنگ، نبرد، پیکار، اشغال نیرو های جنگی، گزارش، وضع، طرز عمل، (حقوق) اقامه ی دعوا، جریان حقوقی، تعقیب، بازی، تمرین، سهم، سهام شرکت action battleرزم، پیکار، جدال، مبارزه، ستیز، جنگ، نبرد، نزاع، زد و خورد، جنگ کردن battle blueآبی، نیلی، مستعد […]
واژگان کاربردی (۸۴)
Shopping mallمرکز خرید Toiletتوالت Police officeاداره پلیس Bus stopایستگاه اتوبوس Subwayمترو Taxi standایستگاه تاکسی train stationایستگاه قطار libraryکتابخانه Travel agencyآژانس مسافرتی Gas stationپمپ بنزین
Sunday, 17 November , 2024