بایگانی‌های معنی To boss sb around - الفبای زبان
اصطلاح «رییس بازی درآوردن» 16 دی 1402

اصطلاح «رییس بازی درآوردن»

To boss sb around برای کسی رییس بازی دراوردن Stop bossing me around I’m not your employee بسه دیگه برام رییس بازی درنیار..من که کارگر تو نیستم. One of my colleagues is used to bossing me around یکی از همکارام عادت داره برام رییس بازی دربیاره.