بایگانیهای معنای work out - الفبای زبان
فعل عبارتی «work out»
work out فعل عبارتی (phrasal verb) Work out دو معنی دارد. یکی به معنای «حل کردن، بررسی کردن، تدبیر کردن، تعبیه کردن» است . و معنای دیگر به معنای «ورزش و تمرین کردن» است. مثال: I work out at the gym three times a week من سه بار در هفته در باشگاه ورزش میکنم. We […]
واژگان و کلمات
گرامر زبان انگلیسی
تازه ها/ مکالمه
Nahid bs » سلام و خسته نباشید خیر با حرف اضافه on همراه نیست...
برگزیده های اصطلاحات زبان انگلیسی
تایم لاین
مطلبی موجود نیست
یادداشتآرشیو
?trust or thrust
lunch ناهار launch پرتاب کردن peak قله pick چیدن peek نگاه دزدکی trust اعتماد کردن thrust چپاندن،فروکردن infect آلوده کردن in fact در حقیقت object مخالفت کردن abject پست،ذلیل middle وسط meddle فضولی کردن dam سد damn لعنت کردن expiration انقضا expression اصطلاح dim مبهم ، کم نور deem لازم دانستن fit مناسب feat شاهکار […]
Thursday, 19 September , 2024