بایگانی‌های عبارات زبان انگلیسی - الفبای زبان
اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت» 11 شهریور 1403

اصطلاح اسلنگ «فلان چیز حالمو گرفت»

bum someone out [US, slang] فلان چیز حالمو گرفت!/زد تو پَرم! syn=to make someone feel sad, annoyed or disappointed اصطلاح to bum someone out یعنی کسی رو ناراحت، ناامید و آزرده‌خاطر کردن ولی چون این اصطلاح تو دسته اسلنگ‌ها (slang) یا همون اصطلاحات خیلی عامیانه و کوچه‌بازاری قرار میگیره باید یه معادل خیلی عامیانه براش […]

موقعیت- وقتی می خواهیم بگوییم: «اره می شنوم چی میگی» 10 شهریور 1403

موقعیت- وقتی می خواهیم بگوییم: «اره می شنوم چی میگی»

وقتی موقع صحبت کردن با یه نفر ، میخواهی بگووی دارم میشنوم ، حتما از عبارت  I can hear استفاده کن و به هیچ عنوان از عبارت  I’m hearing نیز استفاده نکن. I can hear  I’m hearing I can hear your voice coming from your bedroom  I’m hearing your voice

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۶۴) 10 شهریور 1403

جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۶۴)

Dream so big they call you crazy اينقدر روياهاى بزرگى داشته باش که همه بهت بگن ديونه . The distance between dreams and reality is called action فاصله ى بين رويا و واقعيت ، اسمش اقدام هست . The future belongs to those who believe in the beauty of their dreams آينده متعلق به كسانى […]

۲ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «ناشی بازی درآوردن!» به انگلیسی 10 شهریور 1403

۲ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ «ناشی بازی درآوردن!» به انگلیسی

Serves you right حقته!   He hit me! – It serves you right او مرا زد- حقته!   I hear his wife is divorcing him. It serves him right after the way he’s treated her شنیده ام همسرش از او طلاق می گیرد. بعد از رفتاری که با او داشته است ، این حرکت حقشه! […]

فعل عبارتی «Argue down» 10 شهریور 1403

فعل عبارتی «Argue down»

 فعل عبارتی (phrasal verb) Argue down به معنای “شکست دادن کسی در بحث و جدل” است. syn  :  Beat someone in a debate=discussion or argument=To win an argument The teacher tried to argue the girl down, but she couldn’t معلم سعی کرد تا در بحث دختر را شکست دهد، اما موفق نشد. His wife argued […]

 فعل عبارتی «Act on» به چه معناست؟ 10 شهریور 1403

 فعل عبارتی «Act on» به چه معناست؟

 فعل عبارتی (phrasal verb) Act on به معنای “تاثیر گذاشتن” است.     Act on= Affect   مثال: the drug acts on the brain to curb appetite این دارو بر روی مغز برای مهار اشتها اثر می گذارد   The medicine only acts on infected tissue دارو فقط روی بافت آلوده تاثیر می‌گذارد.

عبارت «By no means» به چه معناست؟ 10 شهریور 1403

عبارت «By no means» به چه معناست؟

By no means syn  :    by no means=in no way=not at all به هیچ وجه   He is by no means a weak opponent او به هیچ وجه حریف ضعیفی نیست  by no means will I go along with that decision یا به هیچ وجه با آن تصمیم همراهی نخواهم کرد It is by no […]

ساختاری برای بیان اینکه «یه مشکلی داره…» 08 شهریور 1403

ساختاری برای بیان اینکه «یه مشکلی داره…»

برای بیان مشکل داشتنِ چیزی، از این ساختار استفاده می‌شه:  There is something wrong with+noun مشکل پیداکرده…. مثال: There is sth wrong with her phone   گوشیش مشکل پیدا کرده. There is sth wrong with this computer این کامپیوتر مشکل پیدا کرده.   There is something wrong with my laptop There is something wrong with […]

واژه «old hand» به چه معناست؟ 08 شهریور 1403

واژه «old hand» به چه معناست؟

Old hand ماهر؛ کار کشته، با تجربه   I am an old hand on these occasions من تو این جور مواقع کار کشته ام   I am becoming something of an old hand at these debates من در این نوع مناظره ها به یه کار کشته/ ماهر تبدیل می شوم    

تعدادی عبارت کاربردی با فعل «make» 08 شهریور 1403

تعدادی عبارت کاربردی با فعل «make»

make money پول درآوردن make the most of (something) بهترین استفاده را از چیزی بردن make somebody nervous کسی را عصبی کردن make noise سر و صدا کردن make peace صلح ایجاد کردن make a phone call (to) به کسی تلفن زدن make plans (to do sth)   برنامه ریختن