فعل عبارتی «Wear off»
Wear off= fade away فعل عبارتی (phrasal verb) Wear off به معنای “محو شدن، پاک شدن” هستش. مثال: Most of my make-up wore off before I got to the party بیشتر آرایش من قبل از رسیدن به مهمانی پاک شد.
عبارت «done with» برای گفتن «تمام شد»
To be done with I’m done with my homework تکالیفم تموم شد. ?Are you done with your work کارت تموم شد؟ ?Are you done with that pen کارت با اون خودکار تموم شد؟ Let’s be done with this argument بیا این جر و بحث رو تموم کنیم. We’re almost done with the repairs ما تقریبا […]
عباراتی با «Out» / عبارات ترکیبی با «experimental»
Prepositional phrase – out out of print : چاپ نشده out of step : خارج از حد out of pity : از روی ترحم out of work : از کار افتاده out of stock : تمام شده out of spite : از روی کینه out of curiosity : از روی کنجکاوی out of time : […]
چند فعل کاربردی/ لکنت زبان/ مِن مِن کردن
افعال مربوط به صحبت کردن: whisper————–پچ پچ کردن murmur————-زمزمه کردن mumble————من من کردن mutter————زیر لب سخن گفتن shout———–فریاد زدن scream———–جیغ کشیدن stammer———-لکنت داشتن افعال مربوط به دهان: breathe———–نفس کشیدن yawn ———–خمیازه کشیدن cough———-سرفه کردن sneeze ———-عطسه کردن sigh———-آه کشیدن hiccup———–سکسکه کردن snore——–خروپف کردن
فعل عبارتی «Act up »
فعل عبارتی Act up دو معنا دارد: ۱-در اولی که جز اصطلاحات اسلنگ و عامیانه محسوب می شود به معنای «بد یا عجیب کار کردن چیزی/شیطونی/ لوس بازی و …» است . ۲-دیگری به معنای «ارتقا شغلی و غیره یافتن» بسته به جمله ای که در آن به کار برده می شود می تواند معانی […]
عبارت «First rate»
First rate= Excellent, superb درجه یک، عالی، محشر The food served in that four-star restaurant is truly first-rate غذایی که در آن رستوران چهار ستاره سرو میشود واقعا درجه یک است. The Beverly Hills Hotel provides first-rate service to its guests سرویسی که هتل بورلی هیلز به مهمانان خود ارائه میکند عالی است.
ساختار کاربردی It takes + (time) + to + (verb)
It takes + (time) + to + (verb) وقتی می خواهید به کسی بگید یک کاری چقدر زمان میبره از این قالب گرامری استفاده کنید. مثالها: It takes one hour to get there It takes forty-five minutes for me to get ready It takes four quarters to complete a football game It takes 7 […]
یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around
یکی از کاربردهای فعل ترکیبی get around معنی ‘رفت و آمد کردن’ را بیان می کند، یعنی اینکه شخصی مثلا در یک شهر به مکانی یا مکان هایی برود. این رفت و آمد کردن مثلا ممکن است به واسطه شغل باشد، یا ممکن است شخصی به عنوان جهانگر وارد شهری شود و طبیعتا برای […]
درباره کلمه rent و فعل ترکیبی rent out
نکاتی در مورد کاربرد کلمه rent: کلمه rent معمولا به معنی ‘اجاره کردن’ استفاده می شود. یعنی اینکه شخصی خانه، ماشین… را از صاحبش اجاره کند. به عبارتی دیگر در این کاربرد تمرکز rent روی اجاره کننده است. به دو مثال توجه کنید: He rented the car for a week او ماشین رو برای ۱ […]
حرف اضافه فعل attend چیست؟
Attend a meeting, class, school شرکت کردن در یک جلسه، کلاس، مدرسه Please let us know if you are unable to attend the school با توجه به توضیح فوق، جملهی زیر اشتباه است: It's very important to attend to all the classes
Sunday, 17 November , 2024