چند اصطلاح کاربردی /I’m in my element
!I’m in my element کِیفم کوکه! “I’m in my element,” he said happily او با خوشحالی گفت: کِیفم کوکه! ?What’s the use چه فایده؟ ?What’s the use of talking about it حرف زدن در موردش چه فایدهای داره؟ ?What’s the use of arguing with her بحث کردن با او چه فایدهای داره؟ ?What’s the use […]
اصطلاح «اخیرا» در جملات
?Have you spoken to…….lately اخیرا با………. صحبت کرده ای؟ ?Have you spoken to Mina lately اخیرا با مینا صحبت کرده ای؟ ?Have you spoken to kazem lately اخیرا با کاظم صحبت کرده ای؟ ?Have you spoken to your brother lately اخیرا با برادرت صحبت کرده ای؟ ?Have you spoken to your sister lately اخیرا با […]
چند اصطلاح کاربردی و مهم (۱۱۳)
Don’t Worry نگران نباشید ! Never Mind بیخیال ! خیالی نیست ! Please , Accept My Apology لطفا پوزش بنده را پذیرا باشید ! You’re Are Wrong اشتباه می فرمایید ! اشتباه می کنید ! You’re Right حق با شماست ! درست می فرمایید ! You’re Kidding شوخی میکنی ! Are You Serious ایا جدی […]
اصطلاحاتی برای شروع اعلام نظر در زبان انگلیسی
It seems to me that به نظر من میرسد As far as I know تا آنجایی که من میدانم I would say that من میگویم که I believe من باور دارم In my opinion به نظر من From my point of view از دیدگاه من If you ask me اگر از من بپرسی
اسلنگ PISSY !!
PISSY=easily irritated=in a bad mood بدعنق, بد خلق, اهل اخم و تخم, نق نقو ?What the hell is wrong with you today !?Why you being all pissy and hard to be around امروز چت شده؟ چرا اینقدر نق نقو شدی نمیشه باهات جایی رفت. Yo, stay away from Kristin today She’s pissy and no […]
اصطلاحات کاربردی با “break”
Break a record رکورد زدن Break somebody’s heart شکستن دل Break the news to somebody خبر داغ “به کسی دادن” Break the ice شروع مكالمه و گفتگو با شخص غريبه كه دفعه اول ملاقات مى كنيم Break the silence شکستن سکوت
چند عبارت کاربردی با واژه «Hurry»
عبارت ها و جملات و اصطلاحاتی با استفاده و کاربرد Hurry در انگلیسی Hurry up, Tom عجله کن تام There’s no hurry عجله ایی نیست We’re in a hurry ما عجله داریم She made me hurry او دستپاچه ام کرد ؟Are you in a hurry آیا عجله داری؟ I must hurry to class باید برای […]
چند اصطلاح درباره «معطل بودن»
We are in need of money معطل پولیم It was not worth all that delay به این همه معطلی نمی ارزید. He kept me waiting مرا معطل گذاشت We are waiting for the rain to stop معطل بارانیم که بند بیاد. I am down and out برای نان شب معطل مانده ام. My car is […]
اصطلاح «از نو شروع کردن»
(to) Go back to the drawing board To start a task over because the last try failed; to start again from the beginning کاری را از سر گرفتن چون تلاش قبلی با شکست مواجه شده است، از اول/نو شروع کردن Frank’s new business failed, so he had to go back to the drawing board […]
چند اپلیکیشن کاربردی برای یادگیری زبان انگلیسی
• برای لیسینینگ : TED podcast player – Castbox • برای اسپیکینگ : ELSA: Learn and Speak English English conversation practice • برای فلش کارت : Vocabulary Flashcards – IELTS AnkiMobile Flashcards • برای برنامه ریزی (تایمر) : Productive Habit Tracker Focus To-Do: Focus Timer Tasks • برای تقویت لغت : Tongo – Learn […]
Friday, 22 November , 2024