۳اصطلاح کاربردی/ Put in a good word for me
Let the cat out of the bag لو دادن؛ رازی را فاش کردن Tim let the cat out of the bag about my surprise birthday party تیم سوپرایز جشن تولد غافلگیرکننده من را لو داد Put in a good word for me سفارش منو بکن I really need a job and I was hoping […]
اصطلاح «banker’s hours»
banker’s hours=a work day that is shorter than that of most businesses=Any easy job, especially one with a short working day ساعت کاری کوتاه You won’t be able to reach her on a Saturday—she keeps banker’s hours شما نمی توانید در روز شنبه با او تماس بگیرید – او (در شنبه) ساعات کاری کمی دارد […]
اصطلاح فوق جالب «raise the roof»
raise the roof=hit the roof=make or cause someone else to make a great deal of noise, especially through cheering اصطلاح خانه رو سرش گذاشته بود از فریاد/ غوغا به پا کردن(از سر خشم یا خوشحالی)/سقف را ترکاندن ( از سروصدای زیاد ) از صدای موزیک یا فریاد when I finally scored the fans raised the […]
معنی اصطلاح «the big picture»
the big picture=the situation as a whole تصویر کلی /نمای کلی/دورنما he’s so involved in the minutiae that he often overlooks the big picture او آنقدر درگیر جزئیات است که اغلب وضعیت کلی را نادیده می گیرد We need to look at the big picture before we can work out specific details قبل از اینکه […]
چند اصطلاح و عبارت کاربردی/ he burns me up
I read you like a book مثل کف دستم می شناسمت I want to try my luck می خوام شانسم رو امتحان کنم you will pay for this تقاصش رو پس میدی he burns me up حرصمو درمیاره bite your tongue زبونتو گاز بگیر don’t take it out on me ناراحتیت رو سرمن خالی نکن […]
اصطلاحات کاربردی برای بیان«بی تفاوتی»
?What does it make که چی بشه؟ !The hell with it به درک! ?What’s the use فایده ش چیه؟ ?So what خب که چی؟ ?Who cares کی اهمیت میده؟ ?Why bother چرا به زحمت بیفتیم؟ ?Do whatever you like هر کاری دلت میخواد بکن It’s all the same for me واسه من هیچ فرقی نمیکنه […]
۴ واژه کاربردی/Remark/Donate
Remark تخمین زدن Dumb احمق و کودن Donate شریک شدن Accurate درست صحیح
چند اصطلاح و عبارت کاربردی/You crack me up
He threw me under the bus او زیرآب مرا زد I’m delighted من خیلی خوشحالم I mess up with my mother everyday من هر روز با مادرم کل کل می کنم I have a loos tooth دندونم لق شده You crack me up تو منو می خندونی Happy belated birthday تولدت با تاخیر مبارک congratulations […]
عبارت «First rate»
First rate= Excellent, superb درجه یک، عالی، محشر The food served in that four-star restaurant is truly first-rate غذایی که در آن رستوران چهار ستاره سرو میشود واقعا درجه یک است. The Beverly Hills Hotel provides first-rate service to its guests سرویسی که هتل بورلی هیلز به مهمانان خود ارائه میکند عالی است.
عبارت فعلی «Fix up»
Fix up=To repair or put back in good condition; to arrange a date or an engagement for another person ١- تعمیر کردن، مرمت کردن؛ ۲- جور کردن، درست کردن Since my visiting friend didn’t have a date for dinner, I fixed her up with a friend of mine. They got along very well together از […]
عبارات قابل استفاده در حین رانندگی / back it up
push the gas گاز بده make a U turn دور بزن speed up تند برو slow down یواش برو pass the car سبقت بگیر go straight مستقیم برو make a left بپیچ به چپ make a right بپیچ به راست back it up برو عقب hit the brakes بزن رو ترمز
۳ اصطلاح کاربردی/ معنی «You have my word» چیست؟
Don’t mess with me با من بحث / کل کل نکن! You have my word بهت قول میدم I will clean my room, Mom. You have my word اتاقم را تمیز خواهم کرد مامان، بهت قول میدم. ln the blink of an eye در یک چشم به هم زدن!
چند اصطلاح پیشرفته انگلیسی/ «That’s hilarious» به چه معناست؟
I’m exhausted I’m tired من خسته ام I don’t mind It’s okay مشکی نیست Let’s figure it out Let’s solve it حلش می کنم I’m starving I’m hungry من گرسنه ام That’s hilarious That’s funny بامزه است I totally agree I agree من موافقم
انتشار چند رمان جدید/ «پیش از آنکه حافظهات محو شود» منتشر شد
رمانهای «به دریا برگشته» نوشته نازنین حاتمنژاد، «روزهای پیادهرو» نوشته نادر سهرابی، «پیش از آنکه حافظهات محو شود» نوشته توشیکازو کاواگوچی ترجمه زیبا گنجی، «دب» نوشته لیلا سلیمانی ترجمه پریزاد تجلی و «کادیلاکِ دولان» نوشته استیفن کینگ ترجمه محمدعلی مهماننوازان منتشر شدهاند. به گزارش الفبای زبان، رمان «به دریا برگشته» نوشته نازنین حاتمنژاد در ۱۷۰ […]
بررسی محلهای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران
در نخستین نشست شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران قرار شد محلهای برگزاری نمایشگاه بررسی شود. همچنین ابراهیم حیدری به عنوان سخنگوی این رویداد انتخاب شد. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نخستین جلسه شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، شنبه (۱۳ بهمن ۱۴۰۳) با […]
«اُسکار و لوسیندا» منتشر شد
ترجمه رمان «اُسکار و لوسیندا» نوشته پیتر کری با مقدمه آنجلا کارتر منتشر شد. به گزارش الفبای زبان، این رمان با ترجمه ملیحه قدرتی در ۵۴۰ صفحه با قیمت ۶۵۰ هزار تومان از سوی نشر افکار جدید منتشر شده است. در معرفی ناشر از «اُسکار و لوسیندا» آمده است: «پیتر کری (۱۹۴۳-) پس از پاتریک […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۲)
Missing someone is a part of loving them. If you’re never apart, you’ll never really know how strong your love is از دست دادن شخصی بخشی از دوست داشتن اوست. اگر هرگز از هم جدا نباشید، هرگز واقعاً نخواهید فهمید که عشق شما چقدر قوی است. I think the saddest people always try their […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۱)
The relationship begins with honesty. This is the first brick, because to be in love means to share with everything: dreams, slips, and the deepest fears. Without these facts, the relationship will fail رابطه با صداقت شروع میشود، این خشت اول است، چرا که عاشق بودن یعنی شریک شدن با همهچیز: رویاها، لغزشها و عمیقترین […]
۱۰ ضرب المثل انگلیسی معروف به همراه ترجمه فارسی (۱۳)
To beat a dead horse. آب تو هاون کوبیدن. Money doesn’t grow on trees. پول علف خرس نیست. After death, the doctor. نوشدارو بعد از مرگ سهراب. When in Rome, do as the Romans do. خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. His days are numbered. پیمانهاش پر شده. All roads lead to Rome. هر جا […]
چگونه به انگلیسی بگوییم اونقدرها هم نیست…
I’m not that tired اونقدرا هم خسته نیستم. I’m not that hungry اونقدرا هم گرسنه نیستم. He’s not that stingy اونقدرا هم خسیس نیست. She’s not that pretty اونقدرا هم خوشگل نیست. It’s not that cold اونقدرا هم سرد نیست. It’s not that hard اونقدرا هم سخت نیست.
اصطلاحی برای «تابلو بودن» در انگلیسی
a dead giveaway تابلو بودن . چیزی که خیلی معلومه His camera is a dead giveaway that he is a tourist از دوربینش تابلوه که طرف یه توریسته The suit’s a dead giveaway he is a rich man از لباساش تابلوه که آدم مایه داریه. His accent is a dead giveaway he is an American […]
History of ladies first تاریخچه اصطلاح «Ladies First»
History of ladies first اصطلاح خانم ها مقدم ترند از کجا آمده است؟ Long time ago, A man and a woman were madly in love.They wanted to marry, But parents didn’t approve They decided to suicide together, and planned to jump from a mountain The man could not bear to see his Sweet Heart Fall, […]
Friday, 7 February , 2025