واژه «veggy»
veggy | veggie =a vegetable گیاه و سبزی / سبزیجات vegetarian=افراد گیاه خوار The meal was OK but we would’ve liked more veggies with the meat غذا خوب بود اما ما سبزیجات بیشتری را با گوشت میل می کردیم It’s really important to eat lots of fruit and veggies خوردن مقدار زیادی میوه و […]
ساختار It takes + (time) + to + (verb)
It takes + (time) + to + (verb) وقتی می خواهید به کسی بگید یک کاری چقدر زمان میبره از این قالب گرامری استفاده کنید. It takes one hour to get there It takes forty-five minutes for me to get ready It takes four quarters to complete a football game It takes 7 seconds for […]
داستان کوتاه انگلیسی +ترجمه فارسی
THE MAN WHO STRUGGLES TO BE HUMAN When Marcos Rodríguez Pantoja was seven years old, his father sold him into slavery Marcos was given to an elderly shepherd who lived on a remote mountain. Marcos’s new job was to take care of a herd of 300 goats. He slept under the stars and tried to […]
عبارت win-win
ˌwin-win (adjective) [only before noun] برد-برد برای دپو طرف/ نتیجه دلخواه برای دو طرف It’s a win-win situation all around The agreement is a win-win for everyone
واژه «Gross»
gross= disgusting =very unpleasant چندش آور/ ناخوشایند/ زشت و بی ریخت He wore an outfit that was absolutely gross او لباسی پوشیده بود که کاملاً زشت بود Oh, gross!” she said when she saw the roaches running across the floor of the kitchen “اوه، چندش آور!” وقتی دید سوسک ها از کف آشپزخانه می […]
واژگان کاربردی انگلیسی (۹۲)
Budget بودجه Haggle : چونه زدن Discount : تخفیف Debt : بدهکاری Profit : سود Loss : ضرر Currency : واحد پول Cash : پول نقد Interest : بهره Loan : وام Change : پول خورد Deposit : واریزکردن Bankrupt : ورشکسته Stocks : سهام Inflation : تورم Inheritance : ارثیه
اصطلاح جذاب «cover your tracks»
cover your tracks رد گم کنی/ از بین بردن آثار He’s a smart guy and he knew how to cover his tracks so the police couldn’t connect him to the crime او پسر باهوشی است و میدانست چگونه ردپای خود را بپوشاند تا پلیس نتواند او را به جنایت مرتبط کند. Bob didn’t cover his […]
چگونه بگوییم «آنقدرها» هم باهوش نیستی!
برای بیان کلمه ی “اونقدرها” در زبان انگلیسی میتونید خیلی ساده از “that” استفاده کنید: you are not that clever اونقدر ها هم باهوش نیستیا! you are not that important اونقدرها هم مهم نیستایا! she is not that beautiful او آنقدر هم زیبا نیست this question isn’t that difficult این سوال اونقدرها هم سخت نیست […]
مکالمه شماره (۱۱)
?A: Are you going to vote ?B: Yes, are you ?A: Yes, but what day are the elections ?B: You don’t know what day the elections are A: That’s why I’m asking you B: They’re this coming Tuesday A: Really B: Yes, I’m serious A: Good thing you told me B: I can’t believe you […]
اصطلاح «zero in on» به چه معناست؟
zero in on=you focus your attention on it این اصطلاح دو معنی دارد ۱-تمام توجه خود را روی چیزی متمرکز کردن/۲-نشانه گرفتن با اصلحه We’ve zeroed in on the real problem we don’t save enough money ما روی مشکل واقعی متمرکز هستیم پول کافی پس انداز نمی کنیم I like the way our […]
عبارات قابل استفاده در حین رانندگی / back it up
push the gas گاز بده make a U turn دور بزن speed up تند برو slow down یواش برو pass the car سبقت بگیر go straight مستقیم برو make a left بپیچ به چپ make a right بپیچ به راست back it up برو عقب hit the brakes بزن رو ترمز
۳ اصطلاح کاربردی/ معنی «You have my word» چیست؟
Don’t mess with me با من بحث / کل کل نکن! You have my word بهت قول میدم I will clean my room, Mom. You have my word اتاقم را تمیز خواهم کرد مامان، بهت قول میدم. ln the blink of an eye در یک چشم به هم زدن!
چند اصطلاح پیشرفته انگلیسی/ «That’s hilarious» به چه معناست؟
I’m exhausted I’m tired من خسته ام I don’t mind It’s okay مشکی نیست Let’s figure it out Let’s solve it حلش می کنم I’m starving I’m hungry من گرسنه ام That’s hilarious That’s funny بامزه است I totally agree I agree من موافقم
انتشار چند رمان جدید/ «پیش از آنکه حافظهات محو شود» منتشر شد
رمانهای «به دریا برگشته» نوشته نازنین حاتمنژاد، «روزهای پیادهرو» نوشته نادر سهرابی، «پیش از آنکه حافظهات محو شود» نوشته توشیکازو کاواگوچی ترجمه زیبا گنجی، «دب» نوشته لیلا سلیمانی ترجمه پریزاد تجلی و «کادیلاکِ دولان» نوشته استیفن کینگ ترجمه محمدعلی مهماننوازان منتشر شدهاند. به گزارش الفبای زبان، رمان «به دریا برگشته» نوشته نازنین حاتمنژاد در ۱۷۰ […]
بررسی محلهای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران
در نخستین نشست شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران قرار شد محلهای برگزاری نمایشگاه بررسی شود. همچنین ابراهیم حیدری به عنوان سخنگوی این رویداد انتخاب شد. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نخستین جلسه شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، شنبه (۱۳ بهمن ۱۴۰۳) با […]
«اُسکار و لوسیندا» منتشر شد
ترجمه رمان «اُسکار و لوسیندا» نوشته پیتر کری با مقدمه آنجلا کارتر منتشر شد. به گزارش الفبای زبان، این رمان با ترجمه ملیحه قدرتی در ۵۴۰ صفحه با قیمت ۶۵۰ هزار تومان از سوی نشر افکار جدید منتشر شده است. در معرفی ناشر از «اُسکار و لوسیندا» آمده است: «پیتر کری (۱۹۴۳-) پس از پاتریک […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۲)
Missing someone is a part of loving them. If you’re never apart, you’ll never really know how strong your love is از دست دادن شخصی بخشی از دوست داشتن اوست. اگر هرگز از هم جدا نباشید، هرگز واقعاً نخواهید فهمید که عشق شما چقدر قوی است. I think the saddest people always try their […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۱)
The relationship begins with honesty. This is the first brick, because to be in love means to share with everything: dreams, slips, and the deepest fears. Without these facts, the relationship will fail رابطه با صداقت شروع میشود، این خشت اول است، چرا که عاشق بودن یعنی شریک شدن با همهچیز: رویاها، لغزشها و عمیقترین […]
۱۰ ضرب المثل انگلیسی معروف به همراه ترجمه فارسی (۱۳)
To beat a dead horse. آب تو هاون کوبیدن. Money doesn’t grow on trees. پول علف خرس نیست. After death, the doctor. نوشدارو بعد از مرگ سهراب. When in Rome, do as the Romans do. خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. His days are numbered. پیمانهاش پر شده. All roads lead to Rome. هر جا […]
چگونه به انگلیسی بگوییم اونقدرها هم نیست…
I’m not that tired اونقدرا هم خسته نیستم. I’m not that hungry اونقدرا هم گرسنه نیستم. He’s not that stingy اونقدرا هم خسیس نیست. She’s not that pretty اونقدرا هم خوشگل نیست. It’s not that cold اونقدرا هم سرد نیست. It’s not that hard اونقدرا هم سخت نیست.
اصطلاحی برای «تابلو بودن» در انگلیسی
a dead giveaway تابلو بودن . چیزی که خیلی معلومه His camera is a dead giveaway that he is a tourist از دوربینش تابلوه که طرف یه توریسته The suit’s a dead giveaway he is a rich man از لباساش تابلوه که آدم مایه داریه. His accent is a dead giveaway he is an American […]
History of ladies first تاریخچه اصطلاح «Ladies First»
History of ladies first اصطلاح خانم ها مقدم ترند از کجا آمده است؟ Long time ago, A man and a woman were madly in love.They wanted to marry, But parents didn’t approve They decided to suicide together, and planned to jump from a mountain The man could not bear to see his Sweet Heart Fall, […]
Friday, 7 February , 2025