اصطلاحی برای «مقایسه قیمتها» درانگلیسی
Shop around فعل عبارتی (phrasal verb) Shop around به معنای “مقایسه قیمت ها” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: compare prices مثال: I want to shop around a little before I decide on these boots میخواهم قبل از تصمیمگیری درباره خرید این چکمهها، کمی قیمت ها را مقایسه کنم.
اصطلاحی برای «قطع کردن تماس» در انگلیسی
Hang up فعل عبارتی (phrasal verb) Hang up به معنای “قطع کردن تماس تلفنی” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: end a phone call مثال: He didn’t say goodbye before he hung up او قبل از اینکه تلفن را قطع کند خداحافظی نکرد.
۳ اصطلاح پرکاربرد / «فقط لب تر کن» به انگلیسی چی می شه؟
I’m swamped بدجور سرم شلوغه! Just name it فقط لب تر کن! It comes in handy به درد میخوره!
اصطلاح !Castle in the sky
Castle in the sky=the unlikelihood that something will happen=an expression of unrealistic or impossible expectations چیزی که بعید است اتفاق بیفتد/ اتفاق غیرواقعی و غیر ممکن/ رویا پردازی He keeps talking about how he’ll move to Los Angeles to be a famous actor, but it’s just castles in the sky if you ask me او […]
اصطلاح Abuse of power
abuse of power=misconduct= mismanagement= power harassment= corruption سو استفاده از قدرت/ اعمال قدرت نابه جا/ Some examples of abuse of power include causing emotional stress to other individuals برخی از مصادیق سوء استفاده از قدرت شامل ایجاد استرس عاطفی به افراد دیگر است
مترادفی برای فعل «Tear up»
فعل عبارتی (phrasal verb) Tear up به معنای “پاره کردن” است. مترادف یا توصیف این فعل عبارتی: rip into pieces مثال: I tore up my ex-wife’s letters and gave them back to him همه نامه های همسر سابقم را پاره کردم و به او برگرداندم. The old photo album had been torn into pieces, […]
اصطلاح «concern is misplaced» به چه معناست؟
Your concern is misplaced نگرانیت بی مورده! خودِ واژه misplaced به معنای «گم کردن در جای اشتباه قرار دادن» است. I think your concern is misplaced. he is no threat to anyone فکر می کنم نگرانی شما نابجاست. او هیچ تهدیدی برای کسی نیست.
اصطلاحی برای «به فُلانی رفتم/شبیه فُلانی هستم» در زبان انگلیسی
take after به کسی رفتن/ شبیه کسی بودن I take after my mother. We are both impatient من شبیه مادرم هست/ به مادرم رفتم. هر دو عجولیم. My son takes after his grandfather with his musical talent پسرم استعداد موسیقی اش به پدربزرگش رفته It’s strange but I don’t really take after […]
جملات آموزنده انگلیسی همراه ترجمه (۵۹)
It’s never too late to start over. If you weren’t happy yesterday, try something different today. Don’t stay stuck. Do better برای از اول شروع کردن هیچ وقت دیر نیست. اگه دیروز خوشحال نبودی، امروز یه چیز متفاوت رو امتحان کن. دست از تلاش نکش. یه کار بهتری بکن I chose you and I will […]
عبارات قابل استفاده در حین رانندگی / back it up
push the gas گاز بده make a U turn دور بزن speed up تند برو slow down یواش برو pass the car سبقت بگیر go straight مستقیم برو make a left بپیچ به چپ make a right بپیچ به راست back it up برو عقب hit the brakes بزن رو ترمز
۳ اصطلاح کاربردی/ معنی «You have my word» چیست؟
Don’t mess with me با من بحث / کل کل نکن! You have my word بهت قول میدم I will clean my room, Mom. You have my word اتاقم را تمیز خواهم کرد مامان، بهت قول میدم. ln the blink of an eye در یک چشم به هم زدن!
چند اصطلاح پیشرفته انگلیسی/ «That’s hilarious» به چه معناست؟
I’m exhausted I’m tired من خسته ام I don’t mind It’s okay مشکی نیست Let’s figure it out Let’s solve it حلش می کنم I’m starving I’m hungry من گرسنه ام That’s hilarious That’s funny بامزه است I totally agree I agree من موافقم
انتشار چند رمان جدید/ «پیش از آنکه حافظهات محو شود» منتشر شد
رمانهای «به دریا برگشته» نوشته نازنین حاتمنژاد، «روزهای پیادهرو» نوشته نادر سهرابی، «پیش از آنکه حافظهات محو شود» نوشته توشیکازو کاواگوچی ترجمه زیبا گنجی، «دب» نوشته لیلا سلیمانی ترجمه پریزاد تجلی و «کادیلاکِ دولان» نوشته استیفن کینگ ترجمه محمدعلی مهماننوازان منتشر شدهاند. به گزارش الفبای زبان، رمان «به دریا برگشته» نوشته نازنین حاتمنژاد در ۱۷۰ […]
بررسی محلهای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران
در نخستین نشست شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران قرار شد محلهای برگزاری نمایشگاه بررسی شود. همچنین ابراهیم حیدری به عنوان سخنگوی این رویداد انتخاب شد. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نخستین جلسه شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، شنبه (۱۳ بهمن ۱۴۰۳) با […]
«اُسکار و لوسیندا» منتشر شد
ترجمه رمان «اُسکار و لوسیندا» نوشته پیتر کری با مقدمه آنجلا کارتر منتشر شد. به گزارش الفبای زبان، این رمان با ترجمه ملیحه قدرتی در ۵۴۰ صفحه با قیمت ۶۵۰ هزار تومان از سوی نشر افکار جدید منتشر شده است. در معرفی ناشر از «اُسکار و لوسیندا» آمده است: «پیتر کری (۱۹۴۳-) پس از پاتریک […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۲)
Missing someone is a part of loving them. If you’re never apart, you’ll never really know how strong your love is از دست دادن شخصی بخشی از دوست داشتن اوست. اگر هرگز از هم جدا نباشید، هرگز واقعاً نخواهید فهمید که عشق شما چقدر قوی است. I think the saddest people always try their […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۱)
The relationship begins with honesty. This is the first brick, because to be in love means to share with everything: dreams, slips, and the deepest fears. Without these facts, the relationship will fail رابطه با صداقت شروع میشود، این خشت اول است، چرا که عاشق بودن یعنی شریک شدن با همهچیز: رویاها، لغزشها و عمیقترین […]
۱۰ ضرب المثل انگلیسی معروف به همراه ترجمه فارسی (۱۳)
To beat a dead horse. آب تو هاون کوبیدن. Money doesn’t grow on trees. پول علف خرس نیست. After death, the doctor. نوشدارو بعد از مرگ سهراب. When in Rome, do as the Romans do. خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. His days are numbered. پیمانهاش پر شده. All roads lead to Rome. هر جا […]
چگونه به انگلیسی بگوییم اونقدرها هم نیست…
I’m not that tired اونقدرا هم خسته نیستم. I’m not that hungry اونقدرا هم گرسنه نیستم. He’s not that stingy اونقدرا هم خسیس نیست. She’s not that pretty اونقدرا هم خوشگل نیست. It’s not that cold اونقدرا هم سرد نیست. It’s not that hard اونقدرا هم سخت نیست.
اصطلاحی برای «تابلو بودن» در انگلیسی
a dead giveaway تابلو بودن . چیزی که خیلی معلومه His camera is a dead giveaway that he is a tourist از دوربینش تابلوه که طرف یه توریسته The suit’s a dead giveaway he is a rich man از لباساش تابلوه که آدم مایه داریه. His accent is a dead giveaway he is an American […]
History of ladies first تاریخچه اصطلاح «Ladies First»
History of ladies first اصطلاح خانم ها مقدم ترند از کجا آمده است؟ Long time ago, A man and a woman were madly in love.They wanted to marry, But parents didn’t approve They decided to suicide together, and planned to jump from a mountain The man could not bear to see his Sweet Heart Fall, […]
Thursday, 6 February , 2025