انواع طعم ها به انگلیسی
Yummy خوشمزه،لذیذ Yucky حال به هم زن، تهوع آور Delicious خوشمزه، لذیذ Spicy تند، پر ادویه Sour ترش، فاسد Salty شور Bitter تلخ Sweet شیرین Bland بی مزه Greasy چرب، روغنی Sweet and sour ترش و شیرین، ملس Tasty خوش طعم، خوشمزه
تفاوت «few» & «a few»
این دو عبارت از معرفهای اسم در انگلیسی به شمار میآیند و با اسامی قابل شمارش جمع به کار میروند. “a few” به معنای “تعدادی، تعداد کمی” بار معنایی مثبت دارد هر گاه همراه اسمی استفاده شود به معنی این است که آن اسم از نظر تعداد و شمارش بیش از دو عدد می باشد. […]
ادیان مختلف در زبان انگلیسی
Muslim مسلمان Christian مسیحی Jewish یهودی Buddhist بودایی Zoroastrian زرتشتی
عبارت کاربردی «be into»
اصطلاح be into به معنی ‘علاقه داشتن به…’ است. در این اصطلاح به جای be از افعال to be یعنی am, is ,are برای زمان حال و was, were برای زمان گذشته استفاده میکنیم. I’m into pop music من به موسیقی پاپ علاقه دارم. ?What sport are you into the most به چه ورزشی […]
حروف ربط تضاد (contrast concession conjunctions)
حروف ربط تضاد و وابسته انحصاری یا همان contrast concession conjunctions برای بیان تضادها به کار برده میشوند. برای درک کاربرد آنها، توضیحات ما در این مقاله را مطالعه کنید. عبارت قیدی حروف ربط وابسته حروف ربط Despite Although (اگرچه/ با اینکه) But (اما) In spite of Though (به هر حال/ اگرچه) However (با اینکه، […]
چند اصطلاح جذاب
?when do you come for me کی میای دنبالم؟ ?are you for real جدی؟ راست میگی؟ ? what are you up to برنامت چیه؟ thare you go again دوباره شروع کردی hurry back زود برگرد to see eye to eye به توافق رسیدیم ?can I get by میشه رد شوم؟
cyberbullying به چه معناست؟
Bully آدم قلدر، شاخ و شونه کشیدن cyberbullying the use of electronic communication to bully a person قلدرمجازی / یعنی کسی که با ابزار الکترونیکی برای اشخاص شاخ و شونه میکشه، مزاحمت سایبری / فضای مجازی=cyber
تفاوت عبارات Most با Most of
Most عبارت Most برای اشاره به بیشترین مقدار یا اکثریت یک مفهوم عمومی به کار برده می شود. Most best-selling novels are romance “بیشتر رمان های پرفروش در ژانر عاشقانه هستند” -به معنای عام صحبت می کنیم. اگر تمرکز و هدف ما یک موقعیت خاص یا گروه خاصی باشد، از Most of استفاده می کنیم: […]
break the ice
break the ice یخ مجلس را شکستن/ سر صحبت را باز کردن To do or say something to make people more relaxed in a social situation and get people talking to each other مثال Your cute smile did a lot to break the ice It’s always easiest to break the ice with a few drinks
!Give me a break
Hard to please سخت پسند و مشکل پسند He is very hard to pleaseاو خیلی سخت پسند است چطور بگیم : بزار استراحت کنم! Give me a break از این اصطلاح غیر رسمی زمانی استفاده می کنیم که شخصی رگباری به ما انتقاد می کند یا حرفی می زند که ما باور نداریم- مثل زبان […]
عبارات ترکیبی با واژه «impact»
a significant impact تاثیر چشمگیر و قابل ملاحظه a positive impact تاثیر مثبت a negative impact تاثیر منفی an environmental impact پیامد زیست محیطی a social impact تاثیر اجتماعی و فرهنگی an economic impact خسارات مالی- فشار اقتصادی a cultural impact تاثیرات فرهنگی a health impact ارزیابی اثر نهایی بر سلامت a long-term impact […]
عبارات قابل استفاده در حین رانندگی / back it up
push the gas گاز بده make a U turn دور بزن speed up تند برو slow down یواش برو pass the car سبقت بگیر go straight مستقیم برو make a left بپیچ به چپ make a right بپیچ به راست back it up برو عقب hit the brakes بزن رو ترمز
۳ اصطلاح کاربردی/ معنی «You have my word» چیست؟
Don’t mess with me با من بحث / کل کل نکن! You have my word بهت قول میدم I will clean my room, Mom. You have my word اتاقم را تمیز خواهم کرد مامان، بهت قول میدم. ln the blink of an eye در یک چشم به هم زدن!
انتشار چند رمان جدید/ «پیش از آنکه حافظهات محو شود» منتشر شد
رمانهای «به دریا برگشته» نوشته نازنین حاتمنژاد، «روزهای پیادهرو» نوشته نادر سهرابی، «پیش از آنکه حافظهات محو شود» نوشته توشیکازو کاواگوچی ترجمه زیبا گنجی، «دب» نوشته لیلا سلیمانی ترجمه پریزاد تجلی و «کادیلاکِ دولان» نوشته استیفن کینگ ترجمه محمدعلی مهماننوازان منتشر شدهاند. به گزارش الفبای زبان، رمان «به دریا برگشته» نوشته نازنین حاتمنژاد در ۱۷۰ […]
بررسی محلهای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران
در نخستین نشست شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران قرار شد محلهای برگزاری نمایشگاه بررسی شود. همچنین ابراهیم حیدری به عنوان سخنگوی این رویداد انتخاب شد. به گزارش الفبای زبان به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نخستین جلسه شورای سیاستگذاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، شنبه (۱۳ بهمن ۱۴۰۳) با […]
«اُسکار و لوسیندا» منتشر شد
ترجمه رمان «اُسکار و لوسیندا» نوشته پیتر کری با مقدمه آنجلا کارتر منتشر شد. به گزارش الفبای زبان، این رمان با ترجمه ملیحه قدرتی در ۵۴۰ صفحه با قیمت ۶۵۰ هزار تومان از سوی نشر افکار جدید منتشر شده است. در معرفی ناشر از «اُسکار و لوسیندا» آمده است: «پیتر کری (۱۹۴۳-) پس از پاتریک […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۲)
Missing someone is a part of loving them. If you’re never apart, you’ll never really know how strong your love is از دست دادن شخصی بخشی از دوست داشتن اوست. اگر هرگز از هم جدا نباشید، هرگز واقعاً نخواهید فهمید که عشق شما چقدر قوی است. I think the saddest people always try their […]
جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۱۱۱)
The relationship begins with honesty. This is the first brick, because to be in love means to share with everything: dreams, slips, and the deepest fears. Without these facts, the relationship will fail رابطه با صداقت شروع میشود، این خشت اول است، چرا که عاشق بودن یعنی شریک شدن با همهچیز: رویاها، لغزشها و عمیقترین […]
۱۰ ضرب المثل انگلیسی معروف به همراه ترجمه فارسی (۱۳)
To beat a dead horse. آب تو هاون کوبیدن. Money doesn’t grow on trees. پول علف خرس نیست. After death, the doctor. نوشدارو بعد از مرگ سهراب. When in Rome, do as the Romans do. خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. His days are numbered. پیمانهاش پر شده. All roads lead to Rome. هر جا […]
Collocations with impact؛ عبارات ترکیبی با واژه «impact»
a significant impact تاثیر چشمگیر و قابل ملاحظه a positive impact تاثیر مثبت a negative impact تاثیر منفی an environmental impact پیامد زیست محیطی a social impact تاثیر اجتماعی و فرهنگی an economic impact خسارات مالی- فشار اقتصادی a cultural impact تاثیرات فرهنگی a health impact ارزیابی اثر نهایی بر سلامت a long-term impact […]
چگونه به انگلیسی بگوییم اونقدرها هم نیست…
I’m not that tired اونقدرا هم خسته نیستم. I’m not that hungry اونقدرا هم گرسنه نیستم. He’s not that stingy اونقدرا هم خسیس نیست. She’s not that pretty اونقدرا هم خوشگل نیست. It’s not that cold اونقدرا هم سرد نیست. It’s not that hard اونقدرا هم سخت نیست.
اصطلاحی برای «تابلو بودن» در انگلیسی
a dead giveaway تابلو بودن . چیزی که خیلی معلومه His camera is a dead giveaway that he is a tourist از دوربینش تابلوه که طرف یه توریسته The suit’s a dead giveaway he is a rich man از لباساش تابلوه که آدم مایه داریه. His accent is a dead giveaway he is an American […]
Saturday, 8 February , 2025