بایگانی‌های Idiom - صفحه 44 از 50 - الفبای زبان
اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم» 11 آذر 1402

اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم»

Let’s clear the air=Eliminate confusion   بیا سو تفاهم را برطرف کنیم/بهتر کردن اوضاع   We had a big argument, but I guess it helped clear the air between us ما دعوای بزرگی داشتیم، اما حدس می‌زنم که به بهتر شدن اوضاع  بین ما کمک کرد

اصطلاح «آدم پوست کلفت» 11 آذر 1402

اصطلاح «آدم پوست کلفت»

Thick-skinned person پوست کلفت. آدم با ظرفیت. کسی که ناراحت نمیشه از انتقاد یا شوخی. He is so thick-skinned. I criticized his presentation point-by-point, essentially tearing him [it] apart [to shreds], but he took it so well and said he would send me a revision by next week او خیلی پوست کلفت است. من از […]

اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟ 08 آذر 1402

اصطلاح «Look the other way» به چه معناست؟

Look the other way به عمد چیزی را نادیده بگیرید/دور از آنچه عادی یا مورد انتظار است/به روی خود نیاوردن.    They’re not really entitled to a discount but the sales manager decided to look the other way آنها واقعاً حق تخفیف ندارند، اما مدیر فروش تصمیم گرفت به روی خود نیاورد   Most of […]

اصطلاح «دست انداختن کسی» 08 آذر 1402

اصطلاح «دست انداختن کسی»

Pulling someone’s leg دست انداختن کسی/ کسی را اذیت کردن !You’re pulling my leg! is another way of saying I don’t believe what you’re saying” or “You must be joking ?Is it really your car or are you pulling my leg واقعا ماشین شماست یا داری منو دست می ندازی؟    

 اصـــطلاحات عاشقانه 08 آذر 1402

 اصـــطلاحات عاشقانه

 To fall for someone عاشق کسی شدن   I fell for her in a big way. She’s gorgeous بدجور عاشقش شدم. خیلی خوشگله   To find Mr. Right /Miss Right شخص ایده آل (موردعلاقه) Rita is always hoping to find Mr. Right but so far she has not had any luck ریتا امیدواره که مرد […]

اصطلاح «That doesn’t count» 08 آذر 1402

اصطلاح «That doesn’t count»

That doesn’t count اون حساب نیست. اون قبول نیست. کافی نیست. (اون عملی که انجام دادی) به درد نمیخوره، جبران نمی‌کنه.   That course does not count towards your degree این درس جزو واحدهای ضروری برای گرفتن مدرکت به حساب نمیاد. “اون قبول نیست”  I did five pushups today + That doesn’t count! You need […]

اصطلاح «Butt of a joke» به چه معناست؟ 08 آذر 1402

اصطلاح «Butt of a joke» به چه معناست؟

Butt of a joke هدف شوخی؛ شخص یا موضوع مورد تمسخر یا تمسخر   I was the butt of the joke یعنی من محور جوک بودم. شوخی، من رو هدف قرار داد. من موضوع خنده بودم. My big brother loves to tease me—every time he opens his mouth, I’m the butt of the joke برادر […]

اصطلاح «On fire» 07 آذر 1402

اصطلاح «On fire»

on fire=to be doing something really well منظور از این اصطلاح این است که کسی عملکرد بسیار خوبی دارد/یا احساسات شدیدی را تجربه می کند Our pitcher was on fire in the last inning. He struck out three batters in a row Did you hear the guitarist in the last song? He was on fire! […]

واژگان پیشرفته ضروری (۲)(تافل) 06 آذر 1402

واژگان پیشرفته ضروری (۲)(تافل)

acknowledge تصدیق کردن، قبول کردن، تأیید کردن، قدردانی کردن، اعتراف کردن   acquire بدست آوردن، پیدا کردن، حاصل کردن، آموختن   adage ضرب المثل، مثل، پند   assimilate وفق دادن، جذب کردن، شبیه ساختن، تلفیق کردن   assortment دسته، ترتیب، طبقه بندی، دسته بندی   caliber استعداد، گنجایش، کالیبر، قطر گلوله   condensed متراکم، فشرده، […]

مهم نیست… 06 آذر 1402

مهم نیست…

No matter how hard I try مهم نیست چقدر سخت تلاش کنم. No matter how you feel مهم نیست چه احساسی داری. No matter how lonely I feel مهم نیست چقدر احساس تنهایی می کنم. Now matter how awful he is مهم نیست چقدر افتضاحه. No matter how old I am مهم نیست چند سالمه. […]