چند اصطلاح کاربردی در مورد خواب
I overslept خواب موندم” My alarm didn’t go off ساعتم زنگ نزد. Im awake من بیدارم My sister is asleep خواهرم خوابه She is sleepyhead او خواب آلود است Fall asleep یکدفعه خوابیدن/ خواب رفتن
چند عبارت کاربردی (۱۰۱)
We are living in the age of technology ما در عصر تکنولوژی زندگی میکنیم He left home at the age of 16 او در سن ۱۶ سالگی خانه را ترک کرد You mean so much to me خیلی فدای داری Don’t be a stranger بیشتر خبر مار بگیر. I was on a roll تو دور […]
جملات کوتاه انگلیسی با ترجمه (۲۲)
Always be strong enough to let go, and be smart enough to wait for what you deserve همیشه اونقدر قوی باش که رها کنی و اونقدر باهوش باش که منتظر چیزی که لیاقتش رو داری بمونی. I really don’t care about what anyone thinks of me. I am who I am, I do what I […]
قالب کاربردی «قصد نداشتم…»
I didn’t mean to insult you قصد نداشتم بهت توهین کنم . I didn’t mean to pry قصد نداشتم فضولی کنم . I didn’t mean to hurt you قصد نداشتم بهت آسیب بزنم . I didn’t mean to interrupt you قصد نداشتم حرفتو قطع کنم. I didn’t mean to scare you قصد نداشتم بترسونمت . […]
درباره دو عبارت despite و in spite of
دو عبارت despite و in spite of حرف اضافه (preposition) هستند؛ بنابراین پس از آنها از کلاز مستقل استفاده نمیشود، بلکه یک گروه اسمی (noun phrase) یا فعلی که ing گرفته استفاده میشود. وقتی لازم باشد از یک کلاز مستقل (independent clause) استفاده کنیم، باید Although/Even though/Though ( که نقش حرف ربط یا همان conjunction […]
۲ ساختار Must have done & Must have been done
برای نتیجهگیری منطقی از اتفاقی که در گذشته رخ داده (بر اساس شواهد) از ساختارهای زیر استفاده میشود: Must have done این ساختار برای جملات معلوم است: He must not have slept well last night او دیشب نباید خوب خوابیده باشد (نتیجهگیری). He must have stayed up too late last night دیشب، او باید […]
کلماتی که بیانگر تاکید هستند
Above all از همه مهم تر Obviously آشکارا، معلوم بودن که Clearly به وضوح، مسلما Evidently از قرار معلوم، ظاهرا Actually در حقیقت، واقعا In fact در واقع ، در حقىقت certainly به طور مسلم Definitely حتما ، قطعا Extremely بى نهایت، بسیار Indeed راستی، در واقع Absolutely مسلما، حتما. ابسولوت لی Positively قطعا، بي […]
My wish came true
I got my wish به آرزوم رسیدم My wish came true آرزوم به حقیقت پیوست My wish was granted آرزوم برآورده شد
۳ اصطلاح کاربردی/keep a close watch on
the knacker’s yard کشتارگاه، سلاخ خانه A state of ruin or failure due to having become useless or obsolete. Refers to a slaughterhouse for old or injured horses Once a booming industry before the age of the Internet, home video rental has largely ended up in the knacker’s yard these days Drink like a fish […]
اصطلاح «go to waste»
go to waste هدر رفتن، نفله شدن، حرام شدن، بر باد رفتن to not be used to squander or miss an opportunity When the Native American Indians killed a buffalo absolutely nothing went to waste Our new apartment has a small refrigerator so now we can’t buy many groceries and nothing goes to waste
Saturday, 23 November , 2024