۱۰۰ فعل پرکاربردverb
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ ۲ have داشتن (فعل کمکی) ۳ do انجام دادن / کردن (فعل کمکی) ۴ say گفتن ۵ go رفتن ۶ can توانستن ۷ get گرفتن ۸ would (فعل کمکی) ۹ make ساختن / درست کردن ۱۰ know دانستن / شناختن ۱۱ will (فعل کمکی) ۱۲ think فکر کردن ۱۳ take گرفتن […]
لغات و عبارتهاي انگلیسی مربوط به پول و خرد كردن پول
تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ dollarbillاسکناسA bill is paper money. pennycent سنت (یک صدم دلار و برخی پول های رایج دیگر)Cent is another word for penny. moneychangeبقیه پولYour change is the money you get back after paying for something. changepursechange purseکیف دستی زنانه (کیف پول خرد)Coins are carried in a change purse. checkcheckچکA check is a piece of paper that is […]
اصطلاح عبارتی «Wig out» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Wig out به معنای “برافروخته شدن و کنترل خود را از دست دادن” است. Wig out= become excited and lose control مثال: He wigged out when he heard that he had failed وقتی شنید که شکست خورده است، برافروخته شد.
۳ اصطلاح کاربردی انگلیسی/ سَرسَری کاری کردن
He left for good برای همیشه رفت! Wrap up=Cover in paper=Dress warmly دور چیزی کاغذ پیچیدن، لباس گرم پوشیدن They wrapped up the presents then put a ribbon around them آنها هدیه ها را کادوپیچ کردند و دورشان روبان پیچیدند. half-assed سرسری کاری کردن/ نیمه نصفه I don’t do anything half-assed هیچ […]
چند اصطلاح پرکاربرد/ «جوگیر نشو» به انگلیسی
Don’t get carried away جوگیر نشو you got it حله point taken گرفتم چیشد Shit happens اتفاقه دیگه می افته
اصطلاح «دست کج بودن» به انگلیسی
she has sticky fingers او دستش کجه/ دزده اصطلاح “انگشتان چسبناک” داشتن به معنای این است که فرد تمایل به بلند کردن و دزدیدن چیزها دارد و اصطلاحا چیزها به دستش می چسبند! The criminal in question is said to have sticky fingers گفته می شود جنایتکار مورد نظر دستشون کج است.
برخی واژگان و اصطلاحات مربوط به خرید کردن/ تخفیف/ مرجوعی کالا
Sales receipt رسید خرید make sure to keep the sales receipt in case you need to turn or exchange the item Buy خریدن I want to buy a new dress for the party Sell فروختن با به فروش رساندن I’ve got some books to sell Sale تخفیف I bought my dress in a sale Seller […]
اصطلاح «off the charts» به چه معناست؟
off the charts خیلی زیاد/خیلی بالا/فوق العاده/بیش از انتظار The Doctor immediately made a call to my primary physician to find out what medications I could take, because my blood pressure was off the charts دکتر فوراً با پزشک اصلی من تماس گرفت تا بفهمد چه داروهایی را می توانم مصرف کنم، زیرا فشار […]
اصطلاحات انگلیسی مرتبط با رانندگی
Hop in بپر بالا، سوارشو! Speed up تند برو! Step on it گاز بده! Overtake سبقت بگیر! Pull over بزن کنار!
۳ اصطلاح کابردی/ «you rock» به چه معناست؟
way to go ایول دمت گرم you nailed it ترکوندی it was heaven محشر بوی you rock تو فوق العاده ای
۳ اصطلاح کاربردی/ «عقده داشتن» به انگلیسس
Have a chip on your shoulder عقده یا حس بدی داشتن درباره مسئله ای Rain on someone’s parade برنامه یا خوشی کسی را لو دادن/ خراب کردن نقشه pot the cart before the horse کار وارونه کردن، کار غیر منطقی کردن
Saturday, 21 December , 2024