۱۰۰ فعل پرکاربردverb 01 دی 1403

۱۰۰ فعل پرکاربردverb

تهیه و تنظیم: ساراکوشا/ ۲ have داشتن (فعل کمکی) ۳ do انجام دادن / کردن (فعل کمکی) ۴ say گفتن ۵ go رفتن ۶ can توانستن ۷ get گرفتن ۸ would (فعل کمکی) ۹ make ساختن / درست کردن ۱۰ know دانستن / شناختن ۱۱ will (فعل کمکی) ۱۲ think فکر کردن ۱۳ take گرفتن […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 3 از 96 - الفبای زبان
۳  اصطلاح  انگلیسی/ «Let your hair down» به چه معناست؟ 28 آبان 1403
have a cow چطور؟

۳ اصطلاح انگلیسی/ «Let your hair down» به چه معناست؟

have a cow عصبانی و غمگین شدن از چیزی Let your hair down ریلکس بودن و لذت بردن / خوش گذراندن many moons زمان خیلی طولانی / مدت خیلی زیاد

۳ اصطلاح کاربردی/ A dime a dozen به چه معناست؟ 28 آبان 1403

۳ اصطلاح کاربردی/ A dime a dozen به چه معناست؟

Zero sum game اصطلاح ریاضی طور- بازی مجموع صفر ، بازی صفر مجموع loose cannon غیرقابل کنترل، غیرقابل پیش بینی/ آدم آتش به اختیار / آدمی که بدون فکر کاری را می کند A dime a dozen چیز بی ارزش و ساده برای بدست آوردن    

منو چی فرض کردی به انگلیسی چی میشه؟ 28 آبان 1403

منو چی فرض کردی به انگلیسی چی میشه؟

?Have you no shame خجالت نمی کشی؟ ?what do you take me for منو چی فرض کردی

۴ اصطلاح کاربردی/ Knock off به چه معناست؟ 26 آبان 1403
Out of spite به چه معناست؟

۴ اصطلاح کاربردی/ Knock off به چه معناست؟

Keep your head   دست و پاتو گم نکن!      Such a guy   این دیگه کیه!   Knock off قیمت رو کم کن Out of spite     از سر لجبازی و کینه!  

دوعبارت “Give an exam” & ” Take an exam” 26 آبان 1403

دوعبارت “Give an exam” & ” Take an exam”

تفاوت دو عبارت “Give an exam” & ” Take an exam” عبارت take_an_exam به معنی “امتحان دادن” است: The students took an exam عبارت give_an_exam به معنی “امتحان گرفتن” است: The teacher gave an exam

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد 22 آبان 1403

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد

در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیت‌هایی در انگلیسی محاوره‌ای و” Slang “امریکایی از واژه‌ی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]

۳اصطلاح و جمله کاربردی/  To go bananas به چه معناست؟ 22 آبان 1403

۳اصطلاح و جمله کاربردی/  To go bananas به چه معناست؟

To have butterflies in your stomach دلشوره داشتن، نگران بودن مثال: I didn’t go on stage and perform tonight because I had butterflies in my stomach  To go bananas دیوونه شدن، عصبی شدن مثال: I’m so bored, I’m going bananas نکته: این عبارت عامیانه و غیررسمی است.  To bite off more than you can chew […]

تراکنش موفق بود (به انگلیسی)؟ 22 آبان 1403

تراکنش موفق بود (به انگلیسی)؟

?Did it go through تراکنش موفق بود؟ جوابها: It went through(موفق بود) it was approved(موفق بود) Let me check it was declined (موفق نبود)  

اصطلاح Holy crap & Big up به چه معناست؟ 21 آبان 1403

اصطلاح Holy crap & Big up به چه معناست؟

Holy crap  این اصطلاح اسلنگ زمانی به کار برده می شود که از سر تعجب و شوک آور بودن چیزی یا حرف کسی می گوییم «ای وای»- «خدای من» و یا «گندش بزنن!»   Big up=Exaggerate the importance   اغراق کردن درمورد اهمیت چیزی   He big himself up all the time او همیشه درمورد […]

۵ اصطلاح فوق العاده کاربردی در مورد ساعت/ ساعتم عقب است 20 آبان 1403

۵ اصطلاح فوق العاده کاربردی در مورد ساعت/ ساعتم عقب است

   My watch is 5 minutes slow  ساعتم ۵ دقیقه عقب هست.  My watch is 5 minutes fast  ساعتم ۵ دقیقه جلو هست.  My watch has stopped  ساعتم خوابیده (کار نمیکنه).  He looked at/glanced at/consulted his watch  او به ساعتش نگاه کرد.  I don’t like to wear a watch  دوست ندارم ساعت به دستم ببندم.