wear به معنی به تن داشتن است، یعنی لباسی که هم اکنون به تن دارید to Wear = be dressed in She was wearing a new coat او کت نو پوشیده بود ?Do I have to wear a tie آیا باید کراوات بپوشم [بزنم]؟ to wear a hat/glasses/sunglasses کلاه گذاشتن/عینک/عینک آفتابی زدن He wore glasses […]

wear به معنی به تن داشتن است، یعنی لباسی که هم اکنون به تن دارید

to Wear = be dressed in

She was wearing a new coat

او کت نو پوشیده بود

?Do I have to wear a tie

آیا باید کراوات بپوشم [بزنم]؟

to wear a hat/glasses/sunglasses

کلاه گذاشتن/عینک/عینک آفتابی زدن

He wore glasses

او عینک زده بود

to wear a beard

او ریش گذاشته بود

put on به معنی پوشیدن واقعی یک چیز “کفش، پیراهن، شلوار، جوراب…” است، لباس یا کفشی که قرار است بپوشید/

Put on = get dressed in

!Hurry up! Put your shoes on


زود باش کفش هایت را بپوش

Put your coat on – it’s cold outside

پالتویت را بپوش؛ بیرون سرد است

to put on weight

وزن اضافه کردن