بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 49 از 75 - الفبای زبان
Lost at sea 08 مرداد 1402

Lost at sea

Lost at sea=To be puzzled=perplexed, or completely confused مردد بودن/ سردگمی/گیج و ناتوان در تصمیم گیری/ I tried to do well in this class, but I’ve been lost at sea since we started من سعی کردم در این کلاس خوب عمل کنم اما زمانی که شروع می شود سردرگم و مردد می شوم.

Go with the flow 08 مرداد 1402

Go with the flow

Go with the flow شرایط را پذیرفتن و آرام بودن/ مثال: I never know what to expect when I’m with them, so I’ve learned that the best thing to do is just go with the flow من هرگز نمی دانم وقتی با آنها هستم چه انتظاری داشته باشم، بنابراین آموخته ام که بهترین کار این […]

چند عبارت و اصطلاح (۸۱) 08 مرداد 1402

چند عبارت و اصطلاح (۸۱)

I am worriedدلم شور میزنه Good old daysیاد اون روزها بخیر Stick to your jobبچسب به کارت God willingانشاالله Back to workبه کارت برس It’s all your faultهمش تقصیر تو است Hold your wordsحرف دهنتو بفهم As you wishهر جور راحتی

back in the saddle 07 مرداد 1402

back in the saddle

back in the saddle به روال عادی برگشتن/ اوضاع تحت کنترله! saddle= زین اسب I started working out at the gym again and it feels great to be back in the saddle The chairman is back in the saddle after his heart attack

at top speed 07 مرداد 1402

at top speed

at top speed =maximum speed=as fast as possible با حداکثر توان و سرعت حرکت کردن I always seem to be running round at top speed به نظر می رسد همیشه با حداکثر سرعت در حال دویدن هستم Their top speed is very nearly 200 miles per hour حداکثر سرعت آنها بسیار نزدیک به ۲۰۰ مایل […]

Ask for advice 03 مرداد 1402

Ask for advice

Take someone’s adviceپذیرفتن اندرز از شخصی Give a piece of adviceیک نصیحت کردن Any advice would be greatly appreciatedهرگونه مشاوره ای / پندی موجب امتنان خواهد بود I can’t afford to ignore someone’s adviceنمی توانم نصیحت…را نادیده بگیرم Welcome ALI’s advice on the matterاز مشاوره علی در این مورد استقبال می کنم Turn to Ali […]

پسوندهای فعل ساز 03 مرداد 1402

پسوندهای فعل ساز

پسوندهای فعل ساز عبارتند از: en- en – er- ify -ate -ize whiten = white+en سفید کردن (white= سفید) flitter(flit)= flit+er بال زدن (flit= پرواز کردن) intensify=intense+ify تشدید می شود (intense = شدید، قوی) originate=origin+ate سرچشمه گرفتن (origin = ریشه، نسب) realize=real+ize فهمیدن/پی بردن (real = واقعی)

!Do time 03 مرداد 1402

!Do time

Do time حبس/ زندانی کشیدن برای مدتی مثال: .He has been doing time in a federal penitentiary او مدتی را در یک زندان ندامتگاه فدرال گذرانده است. end up doing =end up doing something به آخر رسیدن کار یا چیزی/ آخر و عاقبت به چیزی ختم شدن مثال: I ended up doing all the work […]

تعارفات مودبانه 03 مرداد 1402

تعارفات مودبانه

Welcome to our houseبه منزل ما خوش آمدید. I’m delighted to have you visitاز دیدار شما بسیار خوشحالم I’m delighted to have you hereخوشحالم که تشریف آوردید I’m so glad you could visitبسیار خوشحالم توانستید تشریف بیاورید I’m so glad you could comeخیلی خوشحالم که تشریف آوردید

In the red/in the black 03 مرداد 1402

In the red/in the black

In the red در وضعیت بحرانی به لحاظ مالی/خرج کردن بیشتر از درآمد .The company has been in the red for the last three quarters این شرکت در سه فصل گذشته در وضعیت قرمز قرار داشته است. In the black بدهکار نبودن به لحاظ مالی / یا وضعیت سود آور بودن .She hoped that her […]