بایگانی‌های vocabulary - الفبای زبان
واژه «Inefficient» به چه معناست؟ 11 شهریور 1403

واژه «Inefficient» به چه معناست؟

Inefficient ناکارآمد ، بی کفایت⠀ ⠀Synonyms : ineffective , ineffectual , incapable⠀ ⠀ Inefficient means something or someone doesn’t work very well and wastes energy and time ناکارآمد یعنی چیزی یا کسی که خیلی خوب کار نمیکند و انرژی و وقت را هدر میدهد. Existing methods of production are expensive and inefficient روش های موجود […]

اصطلاح Don’t fret 10 شهریور 1403

اصطلاح Don’t fret

Don’t fret=don’t worry غصه نخور ، نگران نباش Don’t fret man. I’m sure She’s OK غصه نخور رفیق مطمئنم اون حالش خوبه! Don’t fret, you’ll make it to your flight on time نگران نباشید، به موقع به پرواز خود خواهید رسید

 فعل عبارتی «Act on» به چه معناست؟ 10 شهریور 1403

 فعل عبارتی «Act on» به چه معناست؟

 فعل عبارتی (phrasal verb) Act on به معنای “تاثیر گذاشتن” است.     Act on= Affect   مثال: the drug acts on the brain to curb appetite این دارو بر روی مغز برای مهار اشتها اثر می گذارد   The medicine only acts on infected tissue دارو فقط روی بافت آلوده تاثیر می‌گذارد.

واژه «old hand» به چه معناست؟ 08 شهریور 1403

واژه «old hand» به چه معناست؟

Old hand ماهر؛ کار کشته، با تجربه   I am an old hand on these occasions من تو این جور مواقع کار کشته ام   I am becoming something of an old hand at these debates من در این نوع مناظره ها به یه کار کشته/ ماهر تبدیل می شوم    

واژه ای برای «رک و راست بودن» در انگلیسی 05 شهریور 1403

واژه ای برای «رک و راست بودن» در انگلیسی

upfront صادق، رک و روراست ، بی غل و غش   Adam has always been upfront with us   آدام همیشه با ما روراست بوده است She wasn’t upfront about her real intentions او درمورد نیات واقعیش با ما روراست نبود.

۳ واژه انگلیسی مرتبط با پول 31 مرداد 1403

۳ واژه انگلیسی مرتبط با پول

Income معنی: پولی که شما در ازای شغلی که دارید میگیرید، درآمد شما رو تشکیل میده Example: People on higher income should pay more taxes کسانی که درآمد بیشتری دارن باید مالیات بیشتری هم بپردازن. Salary معنی: حقوقی که شما به صورت ماهیانه دریافت می‌کنید. Example: The average salary for a teacher is 39,000 dollars […]

به آدم «خانه نشین» چه می گویند؟ 29 مرداد 1403

به آدم «خانه نشین» چه می گویند؟

Homebody=One whose interests center on the home   معنی: خونه دوست؛ خانه نشین- کسی که اهل فعالیت‌های بیرون خونه نیست و در خونه موندن رو ترجیح می‌ده.   Terry’s a bit of a homebody, so there was no more clubbing تری کمی خانه نشین/ خانه دوست است، بنابراین دیگر خبری از باشگاه نبود   I’ll […]

فعل عبارتی «Embark on» به چه معناست؟ 24 مرداد 1403

فعل عبارتی «Embark on» به چه معناست؟

Embark on=to begin(a journey)   این فعل معمولا به صورت embark on something نیز در جملات دیده می‌شود . این فعل به معنای شروع کردن به … (معمولا سفر)/ آغاز کردن، است.   They embarked on their trip to America with high hopes آنها با امید زیادی سفر خود را به آمریکا آغاز کردند   […]

چند واژه پرکاربرد / Red Flag & Nerd به چه معناست؟ 23 مرداد 1403

چند واژه پرکاربرد / Red Flag & Nerd به چه معناست؟

گِس‌وات(Guess What):حدس بزن چی شد، بگو چی شد (Nice Guy): بچه مثبت (Ask Out):کسی رو به بیرون دعوت کردن، درخواست قرار ملاقات (Literally):عیناً، مو به مو (Traumatize):آسیب روانی دیدن (Nerd):خوره‌ی چیزی بودن، آدمی که علاقه مفرط به چیزی داره (Sober): تحت اللفظیش می‌شه هوشیار و عاقل ولی تو جامعه ما به آدم پاستوریزه می‌گن (Vibe): […]

۳ اصطلاح پرکاربرد / «فقط لب تر کن» به انگلیسی چی می شه؟ 16 مرداد 1403
It comes in handy به چه معناست؟

۳ اصطلاح پرکاربرد / «فقط لب تر کن» به انگلیسی چی می شه؟

I’m swamped بدجور سرم شلوغه!   Just name it فقط لب تر کن!   It comes in handy به درد میخوره!