جملات کوتاه انگلیسی همراه ترجمه (۹۳)
No robbery worse than stealing a heart that you had no intention to keep, invest in and be loyal to هیچ دزدی بدتر از دزدیدن قلبی نیست که قصد نگهداری، سرمایه گذاری و وفاداری به آن را نداشتی. it hurts the most when the person that made you feel so special yesterday, makes you feel […]
عبارت « walk of life» به چه معناست؟
walk of life عبارت قابل شمارش walk of life به موقعیتی که یک فرد در جامعه دارد، به ویژه نوع شغلی که دارد اشاره می کند. به مثال های زیر توجه کنید: from every walk of life/from all walks of life Members of the gym include lawyers, teachers, plumbers, and hairdressers – people from all […]
چند تا اصطلاح کاربردی با Breath
take a breath نفس بکش let your breath out نفستو بده بیرون hold your breath نفستو حبس کن be out of breath نفس کسی گرفته (مثلا: نفسم گرفته) be short of breath تنگی نفس داشتن Don’t waste your breath بحث بیخودی نکن
چند عبارت و اصطلاح کاربردی روزمره/ «تو باغ نیستی» به انگلیسی
That’s not true صحیح نیست. That’s not right درست نیست. You’ve got that wrong غلط فهمیدی. You’ve got it all wrong کلا غلط برداشت کردی. You missed the boat فرصت رو از دست دادی. Wrong on both counts هر جور حساب کنی اشتباهه. You’re wrong اشتباه می کنی. You’re dead wrong کاملا اشتباه می کنی. […]
چند عبارت و اصطلاح برای گفتن «صبح بخیر»
Rise and shine Top of the morning to you Good day to you Have a great day Hello there ?Isn’t it a beautiful day today Wakey, wakey, eggs and bakey Look alive Good morning, sleepy head Wakey wakey, sleepy head Look at what the cat dragged in What a pleasant morning we are having ?How […]
اصطلاح عبارتی «Wig out» به چه معناست؟
فعل عبارتی (phrasal verb) Wig out به معنای “برافروخته شدن و کنترل خود را از دست دادن” است. Wig out= become excited and lose control مثال: He wigged out when he heard that he had failed وقتی شنید که شکست خورده است، برافروخته شد.
چند اصطلاح پرکاربرد/ «جوگیر نشو» به انگلیسی
Don’t get carried away جوگیر نشو you got it حله point taken گرفتم چیشد Shit happens اتفاقه دیگه می افته
اصطلاح «دست کج بودن» به انگلیسی
she has sticky fingers او دستش کجه/ دزده اصطلاح “انگشتان چسبناک” داشتن به معنای این است که فرد تمایل به بلند کردن و دزدیدن چیزها دارد و اصطلاحا چیزها به دستش می چسبند! The criminal in question is said to have sticky fingers گفته می شود جنایتکار مورد نظر دستشون کج است.
واژه ای برای «خستگی ناپذیر» در زبان انگلیسی
Indefatigable SYN: tireless (رسمی) خستگی ناپذیر، نَستوه Although the effort of taking out the garbage exhausted Wayne for the entire morning, when it came to partying, he was indefatigable اگرچه تلاش برای بیرون بردن زباله ها وین را کل صبح خسته کرد، اما وقتی نوبت به مهمانی رسید، خستگی ناپذیر بود. One can […]
اصطلاح «off the charts» به چه معناست؟
off the charts خیلی زیاد/خیلی بالا/فوق العاده/بیش از انتظار The Doctor immediately made a call to my primary physician to find out what medications I could take, because my blood pressure was off the charts دکتر فوراً با پزشک اصلی من تماس گرفت تا بفهمد چه داروهایی را می توانم مصرف کنم، زیرا فشار […]
Saturday, 21 December , 2024