بایگانی‌های اصطلاحات ضروری 504 - الفبای زبان
I’m doomed + چند اصطلاح دیگر ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

I’m doomed + چند اصطلاح دیگر

We’re through ما با هم نیستیم/ کات کردیم You just blue my mind منو تحت تاثیر قرار دادی You rock my world تو دنیامو کامل کردی I’m doomed به فنا رفتم

اصطلاح دستم نمک نداره! ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح دستم نمک نداره!

my cake is dough دست من نمک نداره from the bottom of my heart ازصمیم قلبم I feel lost سردرگمم

اصطلاح «A bad apple» ۲۵ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح «A bad apple»

A bad apple اصطلاح سیب فاسد / یک فرد فاسد در یک گروه/ فرد Instead of focusing on college, he spends his time hanging out with bad apples او به جای تمرکز بر دانشگاه، وقت خود را با آدم های فاسد می گذراند

اصطلاح «یاد آن روزها بخیر»! ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح «یاد آن روزها بخیر»!

Those were the days یاد اون روزا بخیر !When I was a kid, we spent our summers at the beach. Those were the days !وقتی بچه بودم، تابستان ها را در ساحل می گذراندیم. یاد آن روزها بخیر!

اصطلاح No such luck ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح No such luck

No such luck ما ازین شانس ها نداریم We hoped we could still get tickets, but no such luck، they had all been sold امیدوار بودیم هنوز بتوانیم بلیط تهیه کنیم، اما ما از این شانس ها نداریم ، آنها فروخته شده بودند

اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم» ۲۰ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح «بیا سو تفاهم را برطرف کنیم»

Let’s clear the air=Eliminate confusion   بیا سو تفاهم را برطرف کنیم/بهتر کردن اوضاع   We had a big argument, but I guess it helped clear the air between us ما دعوای بزرگی داشتیم، اما حدس می‌زنم که به بهتر شدن اوضاع  بین ما کمک کرد

My alarm didn’t go off ۱۹ خرداد ۱۴۰۴

My alarm didn’t go off

?Why are you late چرا دیر کردی؟ My alarm didn’t go off ساعتی که کوک کرده بودم زنگ نخورد/ به صدا در نیامد.

اصطلاح «in virtue of» به چه معناست؟ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴

اصطلاح «in virtue of» به چه معناست؟

in virtue of (something) به خاطر، به دلیل؛ به وسیله Due to something; because of something; by reason of something In virtue of your years of hard work and experience in the company, we think you would be well-suited to a managerial role within the company I know that you feel the need to intervene […]

 پارسال دوست، امسال آشنا+ چند اصطلاح دیگر ۱۱ خرداد ۱۴۰۴

 پارسال دوست، امسال آشنا+ چند اصطلاح دیگر

Long time no see  پارسال دوست، امسال آشنا This name rings a bell  این اسم برام آشناست He is my distant acquaintance از آشناهای دور من است. I made his acquaintance at a party  من در یک مهمانی با او آشنا شدم. I have a nodding acquaintance with him در حد سلام علیک با او […]

تفاوت بين Excuse me & Sorry & Pardon me ۱۱ خرداد ۱۴۰۴

تفاوت بين Excuse me & Sorry & Pardon me

  عبارت excuse me معمولا قبل از اينكه شما براي ديگری مزاحمت کوچک یا ناراحتی (inconvenient) ايجاد كنيد استفاده ميشود:  ?Excuse me, can I have your number ببخشيد، ميشه شماره تون رو داشته باشم؟  ?Excuse me, could you tell me the way to the heaven منو ببخشيد، ميشه راه بهشت را به من بگوييد؟   […]