بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 38 از 75 - الفبای زبان
تفاوت civilization و culture 26 شهریور 1402

تفاوت civilization و culture

از civilization به معنی “تمدن” زمانی استفاده می کنیم که به راه و رسم زندگی جامعه ای اشاره داشته باشیم که از جهت “سازمان اجتماعی” و فرهنگ پیشرفته تلقی می شوند. The remote mountain villages are still untouched by modern civilization The film examines the ancient civilizations of Greece and Rome and their contributions to […]

پسوند able 26 شهریور 1402

پسوند able

پسوند able به واژه ورد نظر معنی شدنی -دارای قابلیت- پذیر و … می دهد چرا که خود واژه able به معنای قادر بودن است . Admirable قابل تحسین Acceptable قابل قبول Advisableقابل توصیه ، مقبول ، عاقلانه Comparableقابل قیاس ، قابل مقایسه Dependableقابل اعتماد Desirableمطلوب ، پسندیده Enjoyableلذت بخش ، دلپذیر Honorableشرافتمندانه Identifiableقابل شناسایی […]

افعال دو قسمتی (۱) 26 شهریور 1402

افعال دو قسمتی (۱)

point outاشاره کردن take offبلند شدن هواپیما write downنوشتن eat outبیرون غذا خوردن put outغذا خوردن break upجدایی، جدا شدن fill inپر کردن

چند جمله کاربردی (۸۸) 26 شهریور 1402

چند جمله کاربردی (۸۸)

It cost a fortuneIt cost an arm and a leg(با ارزش بودن، ارزش خریدن رو داشتن) That’s a rip-off(تیغ زدن کسی،دزدی، کلاهبرداری کردن با قیمت بالا) I can’t afford it(توان خریدن ش رو ندارم) That’s a bit pricey(یه خورده گرانه) That’s quite reasonable(کاملا منطقیه) It’s 20% off(بیست درصد تخفیف داره) That’s a good deal(معامله خوبیه) […]

ازت گله دارم! 22 شهریور 1402

ازت گله دارم!

have a bone to pick with someone=have reason to disagree or be annoyed with someone دلخوری داشتن/ گله داشتن/ I have a bone to pick with you ازت گله دارم I have a bone to pick with you, Sara; I heard how you criticized me at the meeting last night ازت (دلخورم) گله دارم سارا، […]

درباره درصد- percent % 21 شهریور 1402

درباره درصد- percent %

در زبان انگلیسی درصد کلمه percent % است. مثال: ?A:What’s the weather forecast.B:There’s a 50 percent chance of rain پیش بینی وضع هوا چیه؟ ۵۰ درصد احتمال بارندگی وجود داره. صد در صد One hundred percent هفتاد و پنج درصدSeventy_five percent پنجاه درصد Fifty percent ده درصد Ten percent

لغات ضروری در توصیف اشخاص (۳) 21 شهریور 1402

لغات ضروری در توصیف اشخاص (۳)

cockinessگستاخی، خودنمایی conceitخودبینی، غرور، استعاره hauteurبزرگی، بزرگ منشی، ارتفاع، غرور hubrisغرور، گستاخی prideمباهات، بهترین، سربلندی، برتنی، فخر، افاده، غرور، تکبر، سبب مباهات، تفاخر کردن vainglory لاف، گزاف، خودستایی، غرور، فیس vanityبادسری، بطالت، بیهودگی، پوچی، غرور، خودبینی

اصطلاحات کاربردی با “Give” 20 شهریور 1402

اصطلاحات کاربردی با “Give”

Give me a fiveبزن قدش Give me a hugبیا بغلم Give me some sugarیه بوس بده Give me a handکمکم کن Give me a rideمنو برسون

call attention to 20 شهریور 1402

call attention to

call attention to call attention to=point out, signalise توجه کردن/تفهیم کردن/توجه شمار رو جلب می کنم به … Trump is always calling attention to Biden’s mistakes ترامپ همیشه به اشتباهات بایدن توجه می کند draws attention جلب توجه کردن/ Biden draws attention when he makes mistakes بایدن زمانی که مرتکب اشتباه می شود توجه ها […]

grouchy 20 شهریور 1402

grouchy

grouchy = irritable and bad-tempered; grumpy; complaining⠀ ⠀⠀⠀ ‌انسان بد خلق-شاکی-نق زن Your grandmother has nothing to stop her from being bored, grouchy, and lonely مادربزرگ شما برای خلاصی اش از بی حوصلگی، بداخلاقی و تنهایی چیزی ندارد. (که انجام دهد) If your usual bus driver is a grouch, he’s probably always yelling at his […]