چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد 22 آبان 1403

چند اصطلاح کنایه وار در موقعیت های حواس پرتی افراد

در فرهنگ خودمان اگر کسی حواس پرتی کند و وسیله ای را جابگذارد شاید به او بگیوییم «خسته نباشی» یا «صبح بخیر»و …. در زبان انگلیسی هم اصطلاحاتی برای این موقعیت در نظر گرفته شده است. در چنین موقعیت‌هایی در انگلیسی محاوره‌ای و” Slang “امریکایی از واژه‌ی” Fail “به کنایه استفاده میشه. همچنین از دو […]

بایگانی‌های اصطلاحات زبان انگلیسی - صفحه 20 از 94 - الفبای زبان
اصطلاح جذاب «cover your tracks» 24 اردیبهشت 1403

اصطلاح جذاب «cover your tracks»

cover your tracks رد گم کنی/ از بین بردن آثار He’s a smart guy and he knew how to cover his tracks so the police couldn’t connect him to the crime او پسر باهوشی است و می‌دانست چگونه ردپای خود را بپوشاند تا پلیس نتواند او را به جنایت مرتبط کند. Bob didn’t cover his […]

اصطلاح «zero in on» به چه معناست؟ 23 اردیبهشت 1403

اصطلاح «zero in on» به چه معناست؟

zero in on=you focus your attention on it این اصطلاح دو معنی دارد ۱-تمام توجه خود را روی چیزی متمرکز کردن/۲-نشانه گرفتن با اصلحه   We’ve zeroed in on the real problem we don’t save enough money ما روی مشکل واقعی متمرکز هستیم پول کافی پس انداز نمی کنیم   I like the way our […]

چند اصطلاح انگلیسی بامزه (۱۰۹) 23 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح انگلیسی بامزه (۱۰۹)

(جل الخالق) Holy moly (تپل مپل) Roly poly (کوتوله موتوله) Humpty Dumpty (کوچولو موچولو) Itsy bitsy (گوگولی مگولی) Goochy goochy goo (هوای دونفره) lovey dovey weather (باشه حتما) Okey dokey (آبکی شلکی) Wishy washy (یهویی، بخوای نخوای) Willy nilly (فس فس نکن) Don’t dilly dally

اصطلاح «ignorance is bliss» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «ignorance is bliss»

 ignorance is bliss این اصطلاح اشاره دارد به ضرب المثل معروف خودمان دارد که می گوید «بی خبری خوش خبری»/بیانگر آرامشی که افراد ناآگاه دارند He never keeps up with the news or cares about the troubles in the world because he believes that ignorance is bliss او هرگز با اخبار همراه نیست و به […]

اصطلاح «شایعه شده که…» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «شایعه شده که…»

It’s rumored that شایعه شده که …. It’s rumored that she went bankrupt شایعه شده که اون ورشکسته شده. It’s rumored that they are getting married شایعه شده که اونا دارن ازدواج می‌کنن.    She accused him of starting rumors about her. Ever since his sudden resignation, rumors have been flying    او را به […]

اصطلاح «Nip something in the bud» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «Nip something in the bud»

Nip something in the bud معادل ضرب المثلی «جلوی ضرر و هروقت بگیری منفعته» است/ جلوی ضرر را گرفتن/چیزی را در مراحل اولیه متوقف کردن/در نطفه خفه رکردن  By arresting all the leaders, they nipped the rebellion in the bud  با دستگیری همه رهبران، شورش را در نطفه خفه کردند When the kid shows the […]

اصطلاح «a feast for the eyes» 22 اردیبهشت 1403

اصطلاح «a feast for the eyes»

a feast for the eyes چشم نواز/ دلربا/جذاب An especially attractive, pleasing, or remarkable sight or visual experience His newest film has such lush cinematography that it is truly a feast for the eyes جدیدترین فیلم او چنان فیلمبرداری پرآذینی دارد که واقعاً چشم نواز و زیبا است There are so many wonderful displays, pictures, […]

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم» 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ اصطلاح «من همینم که هستم»

but no but اما و اخه ندارره for no reason همینجوری you look fishy مشکوک میزنی its as A B C خیلی راحته i am as i am من همینم که هستم

چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger 22 اردیبهشت 1403

چند اصطلاح کاربردی/ He doesn’t lift a finger

He doesn’t lift a finger  دست به سیاه وسفید نمی زنه Put it down to your experience بزار به حساب تجربه ات kick a habit  ترک کردن عادت I saw a saw that saw a saw  من دیدم که ارّه ای، ارّه ای را اره کرد. (دست بالای دست بسیار است)

اصطلاح «در ناز ونعمت بزرگ شدن» 19 اردیبهشت 1403

اصطلاح «در ناز ونعمت بزرگ شدن»

Born with a silver spoon=born into a very rich family در ناز ونعمت بزرگ شدن   She may have a lot of money, but she earned every penny herself; she wasn’t born with a silver spoon in her mouth او ممکن است پول زیادی داشته باشد، اما هر پنی را خودش به دست آورده است. […]