منبع:ایرنا/ «نیستان دی» با موضوع حاج قاسم سلیمانی نخستین رمان بزرگسال انتشارات کتاب جمکران منتشر شد. به گزارش الفبای زبان، حسین زحمتکش زنجانی نویسنده رمان نیستان دی با بیان اینکه داستان و رمان در موضوعات موجب تحول و کنش می‌شوند، گفت که این کتاب بیشتر معطوف به بعد اخلاقی شهید بود و از این نظر […]

منبع:ایرنا/

«نیستان دی» با موضوع حاج قاسم سلیمانی نخستین رمان بزرگسال انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.

به گزارش الفبای زبان، حسین زحمتکش زنجانی نویسنده رمان نیستان دی با بیان اینکه داستان و رمان در موضوعات موجب تحول و کنش می‌شوند، گفت که این کتاب بیشتر معطوف به بعد اخلاقی شهید بود و از این نظر موضوع تازه‌ای است.

کتاب نیستان دی با یک دغدغه شروع می شود. و با داستان، سراغ سردار سلیمانی رفته است. این رمان با موضوع حاج قاسم سلیمانی نخستین رمان بزرگسال انتشارات کتاب جمکران منتشر شد. اسم کتاب یعنی نیستان دی با غرض انتخاب شده، دی نمایانگر شهادت سردار و نیستان نمایانگر عرفان است.

مخاطب در این کتاب با سه روایت مواجه می‌شود. روایتی مذهبی، عامیانه در فصول ابتدایی و عرفانی در فصل پایانی. نویسنده در این کتاب برای اینکه روایت‌ها به دنیای شخصیت‌ها نزدیک بشود زبان خاص خودش را انتخاب کرده است.

نیستان در ادبیات کهن ما همان زادگاه اولیه آدم یا بهشت است. اما نه یک بهشت مادی، بلکه بهشتی که سمبل آزادی و آگاهی انسان است. نیستان دی، رمانی است در مورد آزادی، آگاهی و آشنایی با انسانی که شخصیت اصلی رمان را به این بهشت معنوی رهنمون می‌سازد.

شخصیت اصلی داستان، پسری دانشجو به اسم ماهان است که در دانشکده هنر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، کارشناسی بازیگری می‌خواند و بسیار علاقمند به شخصیت مولانا و کتاب مثنوی معنوی اوست. او گرایش‌های درویشی دارد و به‌تبعیت از برخی درویشان افراطی، قصد دارد برای رسیدن به خدا و دیدن حقایق جهان قیامت، خودکشی کند. وی پیشتر شاهد خودکشی پدرش بوده که اختلالات روانی داشته و با فقر و اعتیاد، دست و پنجه نرم می‌کرده است و همین مسئله، بسیار در روحیه‌اش تأثیر می‌گذارد. اما از این جوان با حاج سلیمانی آشنا می‌شود.

قسمتی از متن کتاب

تصمیم می‌گیرم از آینه دل بکنم و یک سر بروم پایین، ببینم چه کار دارد. از اتاق می‌روم بیرون. صدای پایم را که می‌شنود، بلند می‌شود و خودش را تا دم در اتاق می‌رساند.

-مادر جون! بدو، بدو بیا.

در را باز می‌کنم و می‌روم تو. در را می‌بندم و می‌چسبم به در. دستش به طرفم دراز شده و تلفن همراهم کف دستش است.

-کجایی مادرجون؟ این وامونده باز قاقا قی‌قی می‌کنه… زهلم‌گدیر!

هروقت تلفنم زنگ می‌خورد، کجکی می‌خندد و همین را می‌گوید. گوشی را از دستش می‌گیرم. یک تماس از دست رفته دارم.

-همین الان قطع شد، ببین کیه.

تعجب می‌کنم که چطور گوشی‌ام را پایین جا گذاشته‌ام. قفل صفحه‌اش را باز می‌کنم؛ کیوان بوده. حتما می‌خواهد ببیند جوابم چیست. می‌خواهم بروم بالا.

-کجا مادر جون؟ شام حاضره.

-میل ندارم. تو بخور، من بعدا می‌خورم.

بدون آنکه منتظر بمانم جوابم را بدهد یا ببینم چه جوری با نگاهش دنبالم می‌کند، از اتاق می‌زنم بیرون. پله‌ها را یکی در میان می‌روم بالا و خودم را می‌اندازم گوشه اتاق. دراز می‌کشم و سرم را می‌گذارم روی بالش پرم. گوشی را می‌گذارم زمین. مثنوی را از کنار دستم بر می‌دارم و لای آن را که قبلا با یک تکه پاکت سیگار نشان کرده‌ام، باز می‌کنم.

-می‌رود چون زندگان بر خاکدان… مرده و جانش شده بر آسمان… جانش را این دم به بالا مسکنی است…گر بمیرد روح او را نقل نیست.

رمان نیستان دی نوشته حسین زحمتکش زنجانی با شمارگان هزار نسخه در ۲۵۶ صفحه و با قیمت ۹۸ هزار تومان پاییز ۱۴۰۱توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.