work out  فعل عبارتی (phrasal verb) Work out دو معنی دارد. یکی به معنای «حل کردن، بررسی کردن، تدبیر کردن، تعبیه کردن» است . و معنای دیگر به معنای «ورزش و تمرین کردن» است. مثال: I work out at the gym three times a week من سه بار در هفته در باشگاه ورزش می‌کنم. We […]

work out

 فعل عبارتی (phrasal verb) Work out دو معنی دارد. یکی به معنای «حل کردن، بررسی کردن، تدبیر کردن، تعبیه کردن» است .

و معنای دیگر به معنای «ورزش و تمرین کردن» است.

مثال:

I work out at the gym three times a week

من سه بار در هفته در باشگاه ورزش می‌کنم.

We need to work out a way of improving our overseas sales

ما باید راه حلی برای بهبود فروش خود در خارج از کشور پیدا کنیم

The details of the deal are still being worked out

جزئیات این معامله همچنان در حال بررسی است